-
پینکی و حسین علی
شنبه 10 شهریورماه سال 1386 13:24
عصر روز چهارشنبه شاهزاده خانم دوست داشتنی و مهربون من بخیر... امروز یه عصر ملایمه... از اون عصرهایی که حتی نور خورشید هم دستاشو زده زیر چونهاش و با تنبلی روی درختهای پارک لمیده و داره آدمها رو تماشا میکنه... دلم میخواد یه گوشه بشینم و بیحرکت آدمها رو تماشا کنم... امروز با دو تا موجود جالب و دوست داشتنی...
-
خدا
شنبه 3 شهریورماه سال 1386 14:10
-
بالای یه تپه
سهشنبه 30 مردادماه سال 1386 20:29
سلام دخترک زیبا و دوست داشتنی من... امروز داشتم وبلاگ مریم رو میخوندم... گمون نکنم بشناسیش... یه دختر دوستداشتنی، غمگین و مهربونه... پرسیده بود دلتون میخواست خونهتون کجا باشه؟... چه شکلی داشته باشه... و این منو به یاد رویایی انداخت که چند وقت پیش دیدهبودمش... من بودم و تو! توی خونه...
-
خودمون باشیم
سهشنبه 30 مردادماه سال 1386 13:28
صبح دختر ناناز بابایی بخیر... امیدوارم دیشب خوب خوابیدهباشی... (بهت گفتم خیلی دلم میخواد یه بار وقتی خوابی تماشات کنم؟) دیشب یه اتفاق فوقالعاده افتاد... برگشتنی از باشگاه، مهدی با ماشینش منو تا ایستگاه مترو رسوند. مهدی معمولا اینکارو میکنه... نمیدونم مهدی رو بشناسی یا نه؟ یکی از دوستام تو باشگاهه که...
-
رقص ملکه آبها
دوشنبه 29 مردادماه سال 1386 10:42
عزیز دلم! رویای شیرینم... میون یه حوضچه آب گرم هستم. وای که غوطهور شدن تو آب و شنا عجب کار عجیبیه! وقتی ملکه آبها با دستان لطیفش بدنتو در آغوش میگیره و نوازش میکنه... وقتی با یه تکون به بدنت سعی میکنی از لابلای دستاش لیز بخوری اونم سعی میگیره محکمتر بدنتو در آغوش بگیره و در این لحظاته که...
-
شادی
دوشنبه 29 مردادماه سال 1386 10:41
شاهزاده ملوس و دوست داشتنی من! به نظر من مقدس ترین حس دنیا شادیه... اون لحظهایه که با یه جریان آروم و یا با یه انفجار از ناگهانی، یه حس ملایم و دوست داشتنی قلبتو پر میکنه... غصههای گذشته و حسرتهای آینده رو فراموش میکنی... ترکیبی از مهربانی، آرامش خاطر، عشق، شور و محبت... داریوش هخامنشی کتیبه بیستون...
-
سلام شاهزاده زیبای رویاهام!
یکشنبه 28 مردادماه سال 1386 19:40
سلام شاهزاده زیبای رویاهام! نمیدونم کجای این دنیای بزرگ هستی؟ بعد از اینهمه سال دیگه حتی قیافهتم درست یادم نمونده! روزهایی بود که انقدر دلتنگت بودم که دلم داشت از جا کنده میشد... بارها و بارها درست هنگامی که فکر میکردم پیدات کردم فهمیدم اشتباه کردهام... توی خیلی از این لحظات انقدر ناامید و افسرده...