به شاهزاده رویاهایم

این وبلاگ، مجموعه نامه هائیه برای شاهزاده رویاهام. شاهزاده ای که هنوز دارم دنبالش می گردم. عین نامه های جودی ابوت...

به شاهزاده رویاهایم

این وبلاگ، مجموعه نامه هائیه برای شاهزاده رویاهام. شاهزاده ای که هنوز دارم دنبالش می گردم. عین نامه های جودی ابوت...

نتیجه آمارهای بی ادبی

همه خوانندگان عزیز ببخشید که پرداختن به این مطلب بی ناموسی انقدر طول کشید! آخه دلم میخواد جمع بندی خودمو از آمار و اطلاعاتی که به دست آوردم بگم. قول میدم که این آخرین پست در مورد این موضوع اعصاب خورد کن باشه!

بحث های زیادی راجع به ازدواج موقت شد اما گمونم همه مسلمونها اعتقاد دارن که بی بروبرگرد، ازدواج موقت یکی از قوانین صریح اسلامه. (کتاب نظام حقوقی زن در اسلام مطهری یکی از کتب مرجع درس زن در اسلام در پایه پنج حوزه علمیه خواهران ایران هست!)

حالا اینکه چرا حداقل مسلمونها که موظف به تسلیم در برابر قوانین صریح پروردگار هستند چرا دارند بجای تسلیم در برابر این امر به رد و تائید اون براساس نظرات شخصی شون می پردازند و حتی متدین ترین شون هم که به این دوستی های خیابونی هزار تا ایراد معنایی و اجتماعی می گیره چرا دنبال یک ازدواج موقت از نوع صحیحش برای خودش نمیره یا برای دختر و پسرش اذن و اجازه پدر رو که بناست ابزاری باشه واسه تشخیص همسر موقت مناسب فرزندش، سوءاستفاده میکنه و بی هیچگونه بررسی، تمامی دختران و پسران روی زمین رو به عنوان همسر موقت فرزندش نامناسب تشخیص میده تا به این بهانه از اجرای این فرمان نجات پیدا کنه، جای بررسی داره.

شاید متاسفانه هیچکدوم شون نمیدونن سوره تحریم در قرآن درباره همین تحریم روابط جنسی جامعه مون نازل شده!

داستان این سوره از این قراره که یه روز پیامبر، حفصه همسرش رو می فرسته خونه باباش و با کنیزش ماریه خلوت می کنه (در قرآن اومده که هر مردی علاوه بر همسرش میتونه با کنیزانش هم رابطه جنسی داشته باشه!) که حفصه برمی گرده و با دیدن اوضاع خیلی بهش برمی خوره که چرا پیامبر با داشتن همسر به این جوونی، سراغ کنیزش رفته! پیامبر هم برای ناراحت نشدن حفصه، واسه اش سوگند می خوره که دیگه کاری به کار کنیزهاش نداشته باشه.

و در همین لحظه دو آیه اول سوره تحریم نازل میشه که :

"ای رسول چرا آنچه را که خداوند برایت حلال گردانید را برای خودت حرام کردی تا همسرت از تو راضی باشد؟

پس سوگندت را بشکن که خدا خیر و صلاح شما بندگان را بیشتر از خودتان می داند چرا که خدا داناتر از شماست!"

آره، خانواده های ایرانی هم اون چیزی رو که خدا براشون حلال کرد رو بر خودشون حرام کردند چون مطمئن نبودند خدا خیر و صلاحشونو بهتر از خودشون بدونه! و چنین شد که حضرت علی راجع به تحریم ازدواج موقت که نخستین بار در عهد عمر فرمانشو صادر کرد، گفت :

"متعه یا عقد موقت رحمتی است که خدا بوسیله آن بر بندگان خود رحم کرد و اگر نهی عمر از آن نبود، به تحقیق جز انسانهای بدبخت و سیه روز کسی زنا نمی کرد."

شاید اگه به پشت دلایل مون برای رد عملی هرگونه رابطه (چه درست و چه نادرستش) بریم می بینیم که یه چیزی در وجودمون باعث میشه خودمونو از خدا داناتر بدونیم و به صحت نظر خدا در مورد خیر و صلاحمون خیلی مطمئن نباشیم.

اما شاید بهتر باشه بجای انداختن همه تقصیرها به گردن خانواده ها خودمونو بذاریم جاشون و ببینیم اگه ما می دونستیم با ازدواج موقت دخترمون، اون دیگه باکره نخواهد بود و درصد قابل توجهی از پسرها، دیگه حاضر به ازدواج با اون نخواهند شد، آیا حاضر بودیم چنین اجازه ای بهش بدیم؟

گمونم تا وقتی پسرها براشون باکرگی همسرشون مهمه حق ندارن شاکی بشن که چرا دخترها تن به ازدواج موقت نمیدن.

راستی! من آمارمو از  سیصد و هفتاد و هشت نفری که در وبلاگ یادداشتهای یک دختر ترشیده، زندگی جنسی شونو نوشته بودن جمع کردم. (آدرسشو می تونین از پنجمین کامنت پست هزار حرف نگفته بگیرین. من متن همه شونو در یک فایل word به آدرس

http://s1.picofile.com/nazarat/Documents/Comments.doc.html قرار دادم و اونها رو داخل Excell به آدرس http://s1.picofile.com/nazarat/Documents/Comments%20Excell.xls.html   وارد کردم تا هر گونه آمار دیگه ای رو هم خودتون بتونین بگیرین.)

درسته که این آمار شاید فقط مال جامعه آماری وبلاگ خونهاست و شاید بعضی نظراتش هم چاخان باشه، اما توی این قحطی اطلاعات از هیچی بهتره! (قحطی اطلاعات اصطلاح جالبیه که وقتی برای تکمیل آمارم به دادگاه خانواده بابل سر زدم تا دلایل طلاق ها رو جویا بشم و بهم گفتن این آمار محرمانه هست و به کسی نمیدن به ذهنم رسید!)

شاید تنها مزیت این آمار این باشه که چون هر کدومتون تنها می تونین یه مسیرو در زندگیتون امتحان کنین، با دونستن نتیجه این آمارها خواهید تونست با توجه به سرنوشت سایرین بفهمین اگه یه راه دیگه رو از نظر جنسی تو زندگیتون در پیش می گرفتین احتمالا با چه سرنوشتی روبرو می شدین!

از هر سه دختر مجرد یکی تجربه سکس رو داشته و موافق رابطه هست، یکی هم باور داره که رابطه نادرسته و یکی هم رابطه نداره اما به شدت تحت فشاره(در حال خودارضایی یا تحمل فشار شدید جنسی).

بین پسرها هم تقریبا همین نتایج فوق برقراره. یعنی یک سوم پسرها دارای این تجربه و موافق اون پیش از ازدواجن و بقیه مخالف!

اما پس از ازدواج 30% تجربه کنندگان این رابطه، پشیمون شدن اما عجیب اینه که 40% کسانی که این رابطه رو تجربه نکرده بودن هم از تجربه نکردنش پشیمون شدن. دلایلش زیاده مثلا بعضی ها گفتن انقدرها هم که فکر می کردند مهم نبوده. یا از 30 دختری که بدون تجربه رابطه، ازدواج کرده بودند یک سومشون دچار مشکل شدید در رابطه جنسی با همسرشون بودند که منجر به طلاق، خیانت یا تحمل شده بود.

و به این ترتیب موافقین تجربه این رابطه، از 33% مجردین به 53% متاهلین رسید.

در آخر حس می کنم بزرگترین دلیل این همه تحریم بر نمی گرده به پاکی فطرت ما و اطاعتمون از پروردگار، بلکه ناشی از احساس گناهمون از چنین رابطه ای یا به اصطلاح روانشناسان همون واپس زدگی جنسیه!

اگه قبول ندارین گوشی تلفن رو بردارین و به دفتر پاسخگویی به شبهات دینی آیت الله روحانی در قم (به شماره 7743538-0251) زنگ بزنین تا بدونین که فتوای ایشون اینه که هر دختر مجردی که از سن بلوغ جنسی بگذره و به بلوغ عقلی برسه، برای ازدواج موقت نیازی به اجازه پدرش نداره! (سن بلوغ عقلی در ایران 18 ساله که بعدش گرفتن گواهینامه و ... مجازه!)

شاید وقتی بفهمین گناهی در این رابطه نیست، اون وقت متوجه بشین چیزی بیشتر از گناه داره جلوتونو می گیره! یه احساسی شبیه احساس عدم پاکدامنی، حس خجالت، عذاب وجدان یا اگه براتون پذیرفتن حضورش مشکل باشه ناخودآگاه حس می کنین که هر کی داره مخالفتون حرف میزنه بجای اینکه حرفشو تا آخر گوش کنین و بعد صحت و سقمشو بررسی کنید همون وسط ها تند تند توی هر تیکه از حرفهاش دنبال یه تناقض و ایراد می گردین. اسم این احساس، واپس زدگی جنسیه!

شاید اینجوری بفهمین چرا اکثر متاهلین جامعه آماری اون وبلاگ، اگه از تجربه این رابطه پیش از ازدواجشون پشیمون شدن، بخاطر احساس گناهش بوده نه تبعات فیزیکیش!

خود من که بعد از خوندن بد و بیراه های سینا و نیما، تا چند ساعت انقدر عصبی و بهم ریخته بودم که بعدش فهمیدم علت اینهمه عصبیت اینه که ته دلم به سینا و نیما حق میدم و خودمو به صرف این اعتقادم  یه موجود هرزه میدونم! من اون موقع بود که فهمیدم این احساس گناه چقدر تو عمق وجودم نیرومنده و چرا تا بحال با این اعتقادم هرگز نتونستم به طرف چنین رابطه ای برم!

البته من نمیخوام این احساس گناه تا پایان عمر بر من مسلط باشه و زندگی منو تحت سلطه خودش بگیره چون میدونم اگه از این احساس گناه خلاص نشم، تجربه این رابطه هر زمان که باشه، بجای تنوع و  طراوت و آرامش برام بی توجهی و عادت و روزمرگی به همراه خواهد داشت!

به امید روزی که فرزندانمون اگه امنیت اقتصادی، شغلی، فرهنگی و آرامش روانی ندارن لااقل در تمام دوران نوجوونی و جوونی شون، صبح تا شب تو تمام لحظه های زندگیشون جای خالی این نیاز تمام فکر و ذهنشونو پر نکنه...

به امید روزی که از شدت این نیاز، این همه پسر عقده ای یا دریده یا این همه دختر افسرده و عصبی تو این کشور نباشه...

روابط جنسی جوانان در اسلام

نظر من راجع به روابط جنسی پیش از ازدواج اتفاقا، خیلی شبیه برداشت شهید مطهری از نظریات اسلامه. در صفحه 56 کتاب نظام حقوقی زن در اسلام میگه :

«یکی از قوانین درخشان اسلام از دیدگاه مذهب جعفری که مذهب رسمی کشور ماست اینست که ازدواج به دو نحو میتواند صورت بگیرد : دائم و موقت»

اگه صفحات 56 تا 58 این کتاب رو که در شرح ازدواج موقته رو بخونین، می بینین که ازدواج موقت همون دوستی رایج در جامعه ما هست منتها منحصر بین دو نفر. اینکه هزینه خورد و خوراک و پوشاک و ... با کی باشه، قراردادیه. زندگی پیش هم یا جدا از هم اختیاریه، در ازدواج دائم مرد مسئول مصالح خانواده است ولی در ازدواج موقت اختیاری است و ...

دلایل مطهری در لزوم حضور ازدواج موقت در جامعه هم شنیدنیه. متن صفحات 58 تا 61 کتاب رو در زیر عینا آوردم :

"زندگی امروز و ازدواج موقت

چنانکه قبلا دانستیم ، ازدواج دائم مسئولیت و تکلیف بیشتری برای زوجین‏ تولید میکند ، بهمین دلیل پسر یا دختری نمیتوان یافت که از اول بلوغ‏ طبیعی که تحت فشار غریزه قرار میگیرد آماده ازدواج دائم باشد . خاصیت‏ عصر جدید این است که فاصله بلوغ طبیعی را با بلوغ اجتماع و قدرت تشکیل‏ عائله زیادتر کرده است . اگر در دوران ساده قدیم یک پسر بچه در سنین اوایل بلوغ طبیعی از عهده شغلی که تا آخر عمر بعهده او گذاشته میشد برمیاید ، در دوران جدید ابدا امکان پذیر نیست . یک پسر موفق در دوران‏ تحصیل که دبستان و دبیرستان و دانشگاه را بدون تأخیر و رد شدن در امتحان‏ آخر سال و یا در کنکور دانشگاه گذرانده باشد در 25 سالگی فارغ التحصیل‏ میگردد و از این ببعد میتواند درآمدی داشته باشد . قطعا سه چهار سال هم‏ طول میکشد تا بتواند سر و سامان مختصری برای خود تهیه کند و آماده ازدواج‏ دائم گردد . همچنین است یک دختر موفق که دوران تحصیل را میخواهند طی‏ کند .

جوان امروز و دوره بلوغ و بحران جنسی

شما اگر امروز یک پسر محصل هجده ساله را که شور جنسی او باوج خود رسیده است ، تکلیف بازدواج کنید بشما میخندند . همچنین است یک دختر محصل شانزده ساله . عملا ممکن نیست این طبقه در این سن زیر بار ازدواج‏ دائم بروند و مسئولیت یک زندگی را که وظایف زیادی برای آنها نسبت‏ بیکدیگر و نسبت بفرزندان آینده‏شان ایجاد میکند بپذیرند .

کدامیک ؟ رهبانیت موقت یا کمونیسم جنسی یا ازدواج موقت ؟

از شما میپرسم ، آیا با این حال، با طبیعت و غریزه چه رفتاری بکنیم ؟ آیا طبیعت حاضر است بخاطر اینکه وضع زندگی ما در دنیای امروز اجازه‏ نمیدهد که در سنین شانزده سالگی و هجده سالگی ازدواج کنیم ، دوران بلوغ‏ را بتأخیر بیندازد و تا ما فارغ التحصیل نشده‏ایم ، غریزه جنسی از سر ما دست بردارد؟ آیا جوانان حاضرند یکدوره "رهبانیت موقت" را طی کنند و خود را سخت تحت فشار و ریاضت قرار دهند تا زمانیکه امکانات ازدواج دائم پیدا شود ؟ فرضا جوانی حاضر گردد رهبانیت موقت را بپذیرد آیا طبیعت حاضر است از ایجاد عوارض روانی سهمگین و خطرناکی که‏  در اثر ممانعت از اعمال غریزه جنسی پیدا میشود و روانکاوی امروز از روی‏ آنها پرده برداشته است صرفنظر کند؟ دو راه بیشتر باقی نمیماند ، یا اینکه جوانان را بحال خود رها کنیم و بروی خود نیاوریم . بیک پسر بچه اجازه دهیم از صدها دختر کام برگیرد ، و به یک دختر اجازه دهیم با دهها پسر رابطه نامشروع داشته باشد و چندین بار سقط جنین کند . یعنی عملا کمونیسم جنسی را بپذیریم .

راه دوم ، ازدواج موقت و آزاد است . ازدواج موقت در درجه اول زن را محدود میکند که در آن واحد زوجه دو نفر نباشد ، بدیهی است که محدود شدن‏ زن مستلزم محدود شدن مرد نیز خواه ناخواه هست. وقتی که هر زنی بمرد معینی اختصاص پیدا کند قهرا هر مردی هم بزن معین اختصاص پیدا میکند. مگر آنکه از یکطرف عدد بیشتری باشند . بدین ترتیب پسر و دختر دوران‏ تحصیل خود را میگذرانند بدون آنکه رهبانیت موقت و عوارض آنرا تحمل‏ کرده باشند و بدون آنکه در ورطه کمونیسم جنسی افتاده باشند.

ازدواج آزمایشی

این ضرورت ، اختصاص به ایام تحصیل ندارد ، در شرایط دیگر نیز پیش‏ میاید . اصولا ممکن است زن و مردی که خیال دارند با هم بطور دائم ازدواج‏ کنند و نتوانسته‏اند نسبت بیکدیگر اطمینان کامل پیدا کنند بعنوان ازدواج‏ آزمایشی برای مدت موقتی با هم ازدواج کنند . اگر اطمینان کامل بیکدیگر پیدا کردند ادامه میدهند و اگر نه از هم جدا میشوند."

و البته اگه فکر می کنین ازدواج موقت بی احترامی به زنه یا هر چیز دیگه، لطفا چند دقیقه وقت بذارین و این کتاب رو از اینترنت

(مثلا از آدرس http://www.dibaketab.com/1388/05/نظام-حقوق-زن-در-اسلام.html) دانلود کنین و صفحات بعدیشو بخونین!