به شاهزاده رویاهایم

این وبلاگ، مجموعه نامه هائیه برای شاهزاده رویاهام. شاهزاده ای که هنوز دارم دنبالش می گردم. عین نامه های جودی ابوت...

به شاهزاده رویاهایم

این وبلاگ، مجموعه نامه هائیه برای شاهزاده رویاهام. شاهزاده ای که هنوز دارم دنبالش می گردم. عین نامه های جودی ابوت...

روابط جنسی جوانان در اسلام

نظر من راجع به روابط جنسی پیش از ازدواج اتفاقا، خیلی شبیه برداشت شهید مطهری از نظریات اسلامه. در صفحه 56 کتاب نظام حقوقی زن در اسلام میگه :

«یکی از قوانین درخشان اسلام از دیدگاه مذهب جعفری که مذهب رسمی کشور ماست اینست که ازدواج به دو نحو میتواند صورت بگیرد : دائم و موقت»

اگه صفحات 56 تا 58 این کتاب رو که در شرح ازدواج موقته رو بخونین، می بینین که ازدواج موقت همون دوستی رایج در جامعه ما هست منتها منحصر بین دو نفر. اینکه هزینه خورد و خوراک و پوشاک و ... با کی باشه، قراردادیه. زندگی پیش هم یا جدا از هم اختیاریه، در ازدواج دائم مرد مسئول مصالح خانواده است ولی در ازدواج موقت اختیاری است و ...

دلایل مطهری در لزوم حضور ازدواج موقت در جامعه هم شنیدنیه. متن صفحات 58 تا 61 کتاب رو در زیر عینا آوردم :

"زندگی امروز و ازدواج موقت

چنانکه قبلا دانستیم ، ازدواج دائم مسئولیت و تکلیف بیشتری برای زوجین‏ تولید میکند ، بهمین دلیل پسر یا دختری نمیتوان یافت که از اول بلوغ‏ طبیعی که تحت فشار غریزه قرار میگیرد آماده ازدواج دائم باشد . خاصیت‏ عصر جدید این است که فاصله بلوغ طبیعی را با بلوغ اجتماع و قدرت تشکیل‏ عائله زیادتر کرده است . اگر در دوران ساده قدیم یک پسر بچه در سنین اوایل بلوغ طبیعی از عهده شغلی که تا آخر عمر بعهده او گذاشته میشد برمیاید ، در دوران جدید ابدا امکان پذیر نیست . یک پسر موفق در دوران‏ تحصیل که دبستان و دبیرستان و دانشگاه را بدون تأخیر و رد شدن در امتحان‏ آخر سال و یا در کنکور دانشگاه گذرانده باشد در 25 سالگی فارغ التحصیل‏ میگردد و از این ببعد میتواند درآمدی داشته باشد . قطعا سه چهار سال هم‏ طول میکشد تا بتواند سر و سامان مختصری برای خود تهیه کند و آماده ازدواج‏ دائم گردد . همچنین است یک دختر موفق که دوران تحصیل را میخواهند طی‏ کند .

جوان امروز و دوره بلوغ و بحران جنسی

شما اگر امروز یک پسر محصل هجده ساله را که شور جنسی او باوج خود رسیده است ، تکلیف بازدواج کنید بشما میخندند . همچنین است یک دختر محصل شانزده ساله . عملا ممکن نیست این طبقه در این سن زیر بار ازدواج‏ دائم بروند و مسئولیت یک زندگی را که وظایف زیادی برای آنها نسبت‏ بیکدیگر و نسبت بفرزندان آینده‏شان ایجاد میکند بپذیرند .

کدامیک ؟ رهبانیت موقت یا کمونیسم جنسی یا ازدواج موقت ؟

از شما میپرسم ، آیا با این حال، با طبیعت و غریزه چه رفتاری بکنیم ؟ آیا طبیعت حاضر است بخاطر اینکه وضع زندگی ما در دنیای امروز اجازه‏ نمیدهد که در سنین شانزده سالگی و هجده سالگی ازدواج کنیم ، دوران بلوغ‏ را بتأخیر بیندازد و تا ما فارغ التحصیل نشده‏ایم ، غریزه جنسی از سر ما دست بردارد؟ آیا جوانان حاضرند یکدوره "رهبانیت موقت" را طی کنند و خود را سخت تحت فشار و ریاضت قرار دهند تا زمانیکه امکانات ازدواج دائم پیدا شود ؟ فرضا جوانی حاضر گردد رهبانیت موقت را بپذیرد آیا طبیعت حاضر است از ایجاد عوارض روانی سهمگین و خطرناکی که‏  در اثر ممانعت از اعمال غریزه جنسی پیدا میشود و روانکاوی امروز از روی‏ آنها پرده برداشته است صرفنظر کند؟ دو راه بیشتر باقی نمیماند ، یا اینکه جوانان را بحال خود رها کنیم و بروی خود نیاوریم . بیک پسر بچه اجازه دهیم از صدها دختر کام برگیرد ، و به یک دختر اجازه دهیم با دهها پسر رابطه نامشروع داشته باشد و چندین بار سقط جنین کند . یعنی عملا کمونیسم جنسی را بپذیریم .

راه دوم ، ازدواج موقت و آزاد است . ازدواج موقت در درجه اول زن را محدود میکند که در آن واحد زوجه دو نفر نباشد ، بدیهی است که محدود شدن‏ زن مستلزم محدود شدن مرد نیز خواه ناخواه هست. وقتی که هر زنی بمرد معینی اختصاص پیدا کند قهرا هر مردی هم بزن معین اختصاص پیدا میکند. مگر آنکه از یکطرف عدد بیشتری باشند . بدین ترتیب پسر و دختر دوران‏ تحصیل خود را میگذرانند بدون آنکه رهبانیت موقت و عوارض آنرا تحمل‏ کرده باشند و بدون آنکه در ورطه کمونیسم جنسی افتاده باشند.

ازدواج آزمایشی

این ضرورت ، اختصاص به ایام تحصیل ندارد ، در شرایط دیگر نیز پیش‏ میاید . اصولا ممکن است زن و مردی که خیال دارند با هم بطور دائم ازدواج‏ کنند و نتوانسته‏اند نسبت بیکدیگر اطمینان کامل پیدا کنند بعنوان ازدواج‏ آزمایشی برای مدت موقتی با هم ازدواج کنند . اگر اطمینان کامل بیکدیگر پیدا کردند ادامه میدهند و اگر نه از هم جدا میشوند."

و البته اگه فکر می کنین ازدواج موقت بی احترامی به زنه یا هر چیز دیگه، لطفا چند دقیقه وقت بذارین و این کتاب رو از اینترنت

(مثلا از آدرس http://www.dibaketab.com/1388/05/نظام-حقوق-زن-در-اسلام.html) دانلود کنین و صفحات بعدیشو بخونین!

نظرات 22 + ارسال نظر
Efair جمعه 7 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 05:36 ب.ظ http://www.royalplus.mee.ir

سلام
اول از همه از دوست خوبم که خودش هم می دونه که از برادر برام عزیزتره و بهم نزدیکتره، ممنونم.
شاید از معدود کسانی باشه که راحت می تونه روحمو لمس کنه. جمله به جملش و هر فعلش برام محترمه و یه درس بزرگ تو زندیگیمه.
آقا سعید بازم ممنونم.

استاد عزیزم، مسعود دوست داشتنیه مهربون
موضوع جالبیه که این چند پست داری بهش می پردازی.
حرفای امروزت هم خیلی جالب بود.
هرجوری که با خودم روبرو می شم، می بینم که حق با شماست.
ولی باور کنید که حتی تصور اینکه اون کسی که دوستش دارم و دوست دارم روزی همسرم باشه، همسر کسه دیگه ای بوده و روزی مرد دیگه ای رو تو زندگیش تجربه کرده برام سخته، نه، خیلی خیلی سخت و زجر آوره.
نمی دونم شاید اگه این موضوع تو جامعه ی ما عادی تر بود، می شد باهاش کنار اومد ولی امروز، با این شرایط، حتی فکر کردن به این موضوع که می تونه یه واقعیت باشه، برام غم انگیزه.
فکر می کنم نباید کاملا سر سختانه با این موضوع برخورد کرد و گفت که "این راه حل و فقط این راه حل". شاید ترکیبی از چند راه حل مختلف اینجا کار آمد تر باشه. ولی باید بیشتر در موردش فکر کنم.
فکر می کنم بازم برای یک هفته فکرم رو مشغول کردی.
بیشتر فکر می کنم و بر می گردم.

مثل همیشه
دوست عزیزم
مسعود جان
روزگارت پر از دوستای خوب و با یه عشق بزرگ
و مملو از خدا

n!MA جمعه 7 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:26 ب.ظ

جمله اول هر پاراگراف رو بیشتر نتونستم بخونم. خوشم نیومد.

به نظر من هرکاری که احساس می‌کنی درسته بکن و دنبال توجیح هم براش نگرد. بزار دیگران هم اون کاری که دوست دارن رو بکنن و مطمئن باش دلیلاشون فقط توجیه برای اینکه از تصمیم قلبیشون حمایت کنن.

محمد ه. جم شنبه 8 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 07:10 ب.ظ

بسیار عالی و جالب بود. خیلی ها همه جای اسلام رو قبول دارن ولی تا بحث به موقت میرسه میزنن زیر باور هاشون و هزار اما و اگر و شرط و شروط میزارن. جالبه. انگار که دین تحریف شده و این ی تیکه بهش اضافه شده. در صورتیکه هم منطقیه هم کاربردی اما برای هر جای دیگه غیر از ایران . هه هه. مثلا کشور های عربی. مسعود جان اگه تونستی در رابطه با موضوع تک پربودن که خودتم میدونم بهش پایبندی حرف بزن.که موضوع کامل بشه. ممنون.

saeed2367 شنبه 8 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 07:11 ب.ظ

باعرض سلام وخداقوت خدمت استادگرانقدرکه بابیان کردن مسائل کاربردی وبه روز به ماجوونها دلداری میده وبازبان بی زبانی میگه حواستان راجمع کنید!
I Kiss You Dear;Oh My God!!
ای که ازخوبی خودبی خبری,به خداخوبتر از خوبتروخوب تری...
♥اگه
۲+۲ = ۴
۲H +O = آب
ابر + رعد = باران
غم + چشم = اشک
تنهائی + تاریکی = من
عشق + مهر = تو
پس
من - تو = مرگ !
زیاد به ارتباطش فکر نکن ، جمله آخر روبچسب!
تقدیم به داداش احسان که چون جسم وروحش بی آلایش وزیباست همه ی دورواطرافیانش رو خوب وزیبا توصیف میکنه
امیدوارم به یاری خدای منان به آرزوهای قشنگ زندگی ت برسی وعلی الخصوص آرزوی...!
&&&&&&&&&&&&&
بذارقبل ازنظرگذاشتنم ازدردی بگم که3سال منو درگیرخودش کرده والله وکیلی خیلی آزارم میده نمیدونم باهاش چی کارکنم وتوچندراهی قرارگرفتم,شاید یه نوع آزمایش الهی باشه یا چیزدیگه ای,
تاسال سوم دبیرستان ازدرس خوندن لذت می بردم ودرسم خوب بوداماازهمون زمان به دنبال پاسخ به این سؤالم بودم که:
آیا میشه منم بادختری تو همین اوایل جوونی آشنابشم که بتونیم همدیگه رو درک کنیم ودرکناردوستی به فکرزندگی آینده مون باشیم؟(شایدسؤال دیگرعزیزان هم بوده باشه)
متأسفانه ازاونجایی که هنوز آکبندوخجالتی بودم وهستم نتونستم به دختری این چنین پیشنهادی بدم,
ازطرفی چون از نه شنیدن بعدازخواستن کمی دلهره داشتم ودارم هیچ وقت به خودم این اجازه روندادم که به کسی احساسم روبگم,
آخه کی راضی میشه به پسری که نه پول داره ونه کاردرست وحسابی,جواب+بده؟!
برای همین ازپیش دانشگاهی تاحالا نمودارپیشرفت درسیم 1نموداراکیدانزولی ای شده!
شایداگه اون موقع والآن می تونستم یه جواب درست وحسابی به سؤالم بدم
الآن تودلم این خواسته به صورت1عقده درنمیومد وبرام آرزو
نمی شدواین قدرفکروذهنم روبه خودش مشغول نمی کردو درسم هم بهترویه آدم موفق تری نسبت به الآن میشدم, بازهم خدارو شکر,
اسلام همه ی راه های خوب روپیش رومون گذاشته اما کیه که بهش عمل کنه,
چندوقت پیش که تومجلس طرح ازدواج موقت روبیان می کردن بیشتردورواطرافی هام مخالفش بودن(خانواده ها)
حالامی خوام جواب سؤالم روبدیدکه:
اگه بخوام بادختری روابط کنترل شده ای داشته باشم خانواده گیر میده
اگه بخوام برم بادختری روابط پنهانی داشته باشم خداروخوش نمیاد,
آیاباید احساسات وغریزه ی خودم رومثل بعضی ازمسیحی ها سرکوب کنم؟
آیاهنوزهم هنوزه نبایدبه نیازم به صورت مشروع پاسخ درستی بدم؟
آیا بازهم بایدصبرکنم؟
باورکن این 3سالی که گذشت خیلی سخت بوده که بتونم خودم روکنترل کنم وبه بیراهه نرم امایاد خدای رحمان ورحیم همواره بهم کمک کرده ومیکنه وبادراختیارگذاشتن جواهرات باارزشی*دوستهای خوبی چون احسان جان وداش ایمان ومحمدجان* باعث شده که این مشکلات کمترابرازوجودکنه,
$$$$$$$$$$$$$$$$$$
من به نوبه ی خودم زمانی باازدواج موقت موافقم که:
1)بین دوطرف متشخص باهدف معینی منعقد بشه ونه فقط جنبه ی یک بعدی وروابط سکس گونه براون حاکم باشه,
2) این ارتباط پلی هم بشه به ازدواج دائم که فکرکنم به احتمال بالایی این امربه وقوع بپیونده,
به نظرم اگه آدم به موقع وبه جاازدواج کنه چه موقت چه دائم درصورتیکه به یه بلوغ فکری وروانی و...رسیده باشه نه تنهاباعث پسرفتش نمیشه بلکه دنیای دیگه ای روپیش روی اون قرار میده,
@@@@@@@@@@
چندمطلب رودوست داشتم تونوشته هات باشه امافکرکنم سانسورش کردی,بااجازه ت من میگم!:

*زندگی امروز بیش از زندگی دیروز طرح ازدواج موقت را ضروری کرده,بنده طرفدار این قانون با این خصوصیات هستم واما اینکه مردم ما بنام این قانون سوءاستفاده‏هائی کرده ومیکنند ربطی به قانون ندارد,لغو این قانون جلوی آن سوء استفاده‏ها را نمیگیردبلکه شکل آنها را عوض میکند,
بعلاوه صدها مفاسدی که از خود لغو قانون‏برمیخیزد.
*ازدواج موقت از طرف زنان و دختران ایرانی که شیعه مذهب انداستقبال نشده و آنرا نوعی تحقیر برای خود می دانند
پس افکار عمومی خود مردم شیعه نیز آنرا طرد میکند,
جواب اینست که اولا منفوریت متعه در میان زنان مولودسوءاستفاده‏هائی است که مردان هوسران در این زمینه کرده‏اندو قانون باید جلو آنها را بگیرد,
ثانیا انتظار اینکه ازدواج موقت به اندازه ی ازدواج دائم استقبال شود در صورتیکه‏ فلسفه ازدواج موقت عدم آمادگی یا عدم امکان طرفین با یکطرف برای ازدواج دائم است انتظار بیجا و غلطی است.
*زنی که به اختیار و اراده خود با مردبخصوصی عقد ازدواج موقت می‏بندد آدم کرایه‏ای نیست و کاری بر خلاف حیثیت و شرافت انسانی نکرده,
اگر میخواهید زن کرایه‏ای را بشناسید,
اگر میخواهید بردگی زنرا ببینید به اروپا و امریکا نگاهی بیاندازیدو سری بهکمپانیهای فیلمبرداری بزنید تا ببینید زن کرایه‏ای یعنی چه ؟
ببینید چگونه کمپانیهای مزبور حرکات زن ، ژستهای زن ، اطوارزنانه زن ، هنرهای جنسی زن را به معرض فروش میگذارند,
بلیط هائی که برای سینماها و تئاترهای میخرند در حقیقت اجاره بهای زنهای کرایه‏ای را میپردازد,
ببینید در آنجا زن بدبخت برای اینکه پولی بگیرد تن به چه کارهائی میدهد ؟ ‏
مدتها تحت نظر متخصصان کار آزموده و شریف!باید رموز تحریکات جنسی را بیاموزد,بدن و روح و شخصیت خود رادراختیار یک مؤسسه پول درآوری قرار دهد,برای اینکه مشتریان بیشتری برای آن مؤسسه پیدا کند .
زن کرایه‏ای آن مانکن‏ها هستند که اجیر و مزدور فروشندگی های بزرگ می‏شوند و شرف و عزت خود را وسیله پیشرفت و توسعه حرص و آز آنها قرار میدهند,
کیست که نداند امروز در مغرب زمین زیبائی زن ،جاذبه جنسی زن, آواز زن ، هنر و ابتکار زن ، روح و بدن زن و بالاخره شخصیت زن ، وسیله تحقیر و ناچیزی در خدمت سرمایه‏داری اروپا و امریکا است؟
نمیدانم چرا اگر زنی با شرایط آزاد با یک مرد بطور موقت ازدواج کند زن کرایه‏ای محسوب میشود؟
اما اگر زنی در یک عروسی یا شب‏نشینی در مقابل چشمان حریص مردان غریبه ونامحرم حنجره خود راپاره کند و هزار و یک نوع معلق بزند(برقصد)تا مزد معینی دریافت دارد زن کرایه‏ای محسوب نمیشود ؟
آیا اسلام که جلو مردان را از اینگونه بهره‏برداری‏ها از زن گرفته است وخود زن را به این اسارت آگاه و او را از تن دادن به آن و ارتزاق از آن منع‏کرده است مقام زن را پائین آورده است یا اروپای نیمه دوم قرن بیستم ؟
جنایتی که از قساوت مردی و بی خبری و غفلت زنی سرچشمه گرفته است چه‏ربطی به قانون دارد؟
قبل ازهرچیززنهابایدآگاهانیده شوند,
پس دوستان عزیزیادمان باشد که:مرد " ذواق " در اسلام ملعون شناخته شده است .
&&&&&&&&&&&&&&&
اگر از تنهایی لذت نمی برید ازدواج کنید... تا از تنهایی لذت ببرید
و خداوند زنها رو نمک زندگی آفرید تا مردها دیرتر بگندند !

وپیشاپیش روز زن برتمامی زنان ودختران باحیا ومتشخص
اعم ازدانشجووغیردانشجومبارک,انشاالله درتمامی مراحل زندگی تان موفق وسربلند باشید.
به امیدعاقبت به خیری همه ی جهانیان وعلی الخصوص ایرانی های عزیز,
وبه امیدروزی که سطح فهم ودرک آدم ها(ازجمله خودم)بیش ازپیش بشه,
*یاحق*

طهرونی سه‌شنبه 11 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 03:35 ق.ظ

نمی دونم چی بگم... دوستام میگن این یه جوه که راه افتاده و الکی انقد به این موضوع اهمیت میدن..مگه قبلا هم انقد اهمیت میدادن...ولی از نظر من مهمه..چیزایی که نقل کردید جالب بود ولی من به عنوان یه دختر میگم حتی اگه بگن این مسئله هم اشکالی نداره نیازه روحیم قبول نمی کنه... یه دلیلشم اینه که اکثر مردا سو استفاده می کنن و اینکه خودمم دوست دارم مال یکی باشم چون بخصوص توی زن حس نیاز جنسی به مرور زمان با تکرارش کمتر میشه پس چه بهتره که تمامش مال همسرش باشه...

میم سه‌شنبه 11 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:49 ب.ظ http://hama3.blogfa.com

شما ساوه چه کار میکنید؟

مهدیس سه‌شنبه 11 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 04:12 ب.ظ http://bellona.blogfa.com

به نظرم این بحث ها کاملا شخصیه.
این که بگی توی اسلام هم تعریف شده است در واقع داری نیازتو برای کسانی که درکت نمیکنند توجیه میکنی.اما واقعا نیازی به توجیه و دلیل تراشی نیست.
تو راه خوتو میری من راه خودم .
تو اون کاری رو میکنی که درسته من هم اون کاری را که فکر میکنم درسته!
این نیاز هست.چه بخوایم و چه نخوایم.نمیتونیم ازش فرار کنیم.راه پاسخ بهش رو خودمون تعیین میکنیم.
اینکه اسم شرعی بذاریم روش یا نذاریم اصل قضیه را تغییر نمیده!
خدا گفته اگر امکان ازدواج براتون وجود نداره سعی کنین پاک دامنی را پیشه کنین!
از پاکی دختران شعیب مریم و یوسف گفته!
اما مسلما درک میکنه که یه انسان پر تضاد و پر نیاز خلق کرده که باید به امیالش پاسخ بده!
صیغه هم همینه.فقط یه اسمه برای اینکه بدونی این رفع نیاز از نظر خدا هم اشکالی نداره.
اما من به عنوان یه دختر ترجیح میدم که ارضا و نهایتا سکس را با همسرم داشته باشم.با کسی که به عشقش ایمان داشته باشم و حتی برای لحظه ای به این فکر نکنم که منو فقط برای رفع نیاز جنسیش میخواد.
در ضمن ازت معذرت میخوام به خاطر اینکه کمی تند رفتم.حرفهام این هایی بود که زدم.
اگر اون شب لحنم تند بود معذرت میخوام!
((:

[ بدون نام ] چهارشنبه 12 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:14 ب.ظ

سلام مسعود جان. میبینی؟! اکثرا یک حرف با محوریت واحد دارن: نمی خوام حس کنم همسرم با کس دیگه ای همبستر می شده ، نمی خوام با کسی جز همسرم همبستر و ارضا بشم ، نمی خوام حس کنم با یک پسر به خاطر رفع نیاز جنسیش هستم ، ...
این جملات همه دارن با زبون بی زبونی اون ویژگی بارز یک ایرانی اصیل رو نشون میدن ، که نه ، دارن فطرت یک انسان اصیل رو نشون میدن. نباید به نوشته های شهید مطهری انتخابی و گزینشی نگاه کرد. نباید «لا تقربوالصلاه » رو دید اما «و انتم سکاری» رو ندید. مساله ی مهمی که الان وجود داره اینه که جوون های 20 - 21 ساله بینش پایینی دارن. چون مطالعه ی پایینی دارن. اگه یه پسر یا دختر تو دانشگاه کتاب شهید مطهری یا هر اندیش مند واقعی دیگه ای دستش بگیره ، اولین انگی که دیگران بهش می زنن اینه که : اون سیاسیه !!!(البدته من اینو اانگ نمی دونم. یعنی سیاسی بودن رو بد نمی دونم.همون طور که امام راحل فرمودن اسلام یک دینی است که بعد سیاسیش از بعد معنویش بیشتره.البته سیاسی بودن با سیاسی کاری کردن فرق می کنه) جوونای این دوره به ازدواج مثل یک رویا نگاه میکنن که قرار نیست کاری جز سکس و لاسیدن و ... توش انجام بشه. چند نفر از شاگردات الان این دغدغه رو دارن که بلد باشن نحوه ی برخورد صحیح با فرزند آیندشون رو؟! چند نفر از اونا الان این دغدغه رو دارن که شغل آیندشون براشون مهم باشه به این خاطر که بتونن رفاه و آسایش نسبی ای رو برای همسر و فرزندانشون فراهم کنن(اگر هم براشون شغل مهم باشه برا این مهمه که خودشون رو از لحاظ مادی تامین کنن).چند درصد از اونا هستن که الان این دغدغه رو دارن که پاک زندگی کنن تا اعمالشون اثر بدی بر روح فرزند آیندشون نداشته باشه؟چند در صد از اونا الان این نگرانی رو دارن که یاد بگیرن با همسرشون چطور با احترام برخورد کنن تا خدا از اونا راضی باشه(که اگه زن از شوهرش ناراضی باشه خدا هم ناراضیه).چند در صد به دنبال اینن که لباس فاخری بر اندام همسرشون باشه؟(هم لباسهن و هن لباسهم) چند در صد از دختر ها الان دارن تمرین میکنن که تحت قوام و سیطره ی همسرشون باشن و در مقابل اون متواضع باشن؟(الرجال قوامون النسا) چند در صد از مرد ها به دنبال اینن که ... چند در صد از دختر ها به دنبال اینن که ...

باور کن من به شخصه 90 درصد رابطه های قبل از ازدواجی رو که الان دارم تو این دانشگاه میبینم داره تمام این نکاتی که در بالا اسلام روشون تاکید میکنه + نکات بسیار دیگه ای رو نقض میکنه. اونا اصلا اینطور نگاه نمی کنن به ازدواج. اگه شهید مطهری گفت دختر و پسر قبل ازدواج بتونن با هم چونان باشن ، با رعایت همه ی این مسائل گفته. شاید بگی خب اونا باید با هم باشن تا یواش یواش یاد بگیرن. اما نکته اینجاست که اونها اصلا بنا رو بر این نذاشتن که به این سمت برن. یعنی اصلا قرار ندارن که برای یادگیری این مسائل با هم باشن. بلکه فقط میخوان اون غلیان درونی رو آروم کنن ، که بازهم میگم ، برخلاف نظر« طهرونی» این سبک ازر نیاز جنسی هیچ گاه سیر نمیشه. اون نیاز جنسی در چهار چوب خانواده چرا. اما این سبک از نیاز جنسی هرگز. مساله مهم اینه که اون دختر و پسر تو دورانی که با هم هستن اصلا حس همسر بودن برای هم ایجاد نمی کنن. حس دارای خانوادده شدن برای هم ایجاد نمی کنن. بلکه تنها و تنها یک حس دارن(به عقیده ی من):« یک جنس مخالف زیبا و دوست داشتنی و مهربون که خیلی دوسش دارم الان کنار منه و میتونه منو از نظر جنسی آروم کنه.وای که چقدر دوسش دارم...»
این یعنی اونا در پست ترین درجه ی آرمان های یک زندگی موندن. در پست ترین درجه تکامل یک انسان موندن. دارن فقط این پوسته از زندگی رو میبینن و لایه های دیگه و عمقی زندگی از چشمان اونها پنهان مونده.
مساله ی دیگه ، اینکه از خودت می خوام بری تو دانشگاه بگردی ، بری پیش این دختر -پسرایی که گوشه و کنار دانشگاه با هم خلوت کردن بشینی بهشون بگی همین الان یه عاقد دم در دانشگاه هست میخواد شما رو عقد (هرچند موقت) کنه. ببین عکس العملشون چیه؟! بسیاری که میگن ما اصلا قرار نیست ازدواج کنیم . فقط قراره با هم یه دوره ای دوست باشیم و خوش بگذرونیم(مخصوصا پسرا)
یک عده ی دیگه یه جوری بهت نگاه می کنن که انگار عقب مونده ای(راحت بگم املی!!) که داری این حرفو میزنی و میگن که نیازی به این کار نمی دونن. یک عده ی دیگه با یه ترسی به این مساله نگاه میکنن که انگار قرار ه زندانی بشن و ازش فرار میکنن. عده ی کمی هستن که قبول خواهند کرد.
اینا همه به همین معنیه که اونا تا بحال به خودشون اجازه ندادن «زندگی» مشترک رو با همه ی ابعاد ببینن. فقط و فقط و فقط به بعد جنسی اون نگاه میکنن.
یه جمله ای از استاد بزرگ حسن رحیم پور ازغدی یادمه که میگفت : اگه یه نفر با هزارتا «دختر» باشه و شب و روز ازشون کام بگیره ، نه اون نیاز جنسیش برطرف میشه(خطاب به طهرونی) و نه آرامش بودن در کنار «یک همسر» بهش دست میده و همیشه احساس کمبود یک هم دل و همزبون دائمی در او خواهد بود...»
بله ، اکثر این دختر و پسرها به هم فقط به دید یک دوست (البته وفادار و دوست داشتنی و یکی یدونه و ...!) نگاه میکنن.نه یک «همسر».
زیاد شد.مثل همیشه ناگهان چه زود دیر میشود...
فعلا خدانگه دار...

بابازاده چهارشنبه 12 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:15 ب.ظ

ببخشید. کامنت بالا مال من بود. خداحافظ...

شیطون بلا چهارشنبه 12 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:34 ب.ظ

با موقت موافق نیستم چون باز هم پایبندی به 1 روش دیگه هست .....نمیدونم درک کردن واژه دوستی و احترام به اون برای 6 میلیارد نفر عادیه ولی برای ما 70 میلیون نه!!!!!

زین دو هزاران من و ما ای عجبا من چه منم

گوش بنه عربده را دست منه بر دهنم

بابازاده چهارشنبه 12 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:56 ب.ظ

همین کامنت بعد از کامنت قبلیم مصداقی از حرفمه...

مهدیس چهارشنبه 12 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 08:40 ب.ظ

خانوم یا آقای بابازاده درست میگن!
این نیاز در چهارچوب دوستی ارضا نمیشه.فقط میشه یه حس بزرگتر که هر بار تجربه اش کنی بیشتر مشتاقش میشی.و کم کم همه ی ابعاد زندگیت در رفع این نیاز خلاصه میشه!

saeed2367 چهارشنبه 12 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 09:00 ب.ظ

سرکاربابازاده خداقوت بابت نظرجالبتون,
اگه بعضی ها بادرمیون گذاشتن رابطه ی دوستیه بین خودشون (هرچندکوچیک )با خانواده هاشون وباچشم وگوشی بازومنطقی وبه دورازهوس,همون اول بناروبه این بذارن که ارتباط مابین خودشون روکه همون دوستیه)منجربه ازدواج بشه بازهم مخالفید؟
من شخصا بااین دوستی های توبغلی که بعضی ها ازش خوششون میادمخالفم,فکرکنم دوستهای صمیمی خودم هم همین طوری اند,این دوستی هاتودین عزیزماهم موردسرزنش قرارگرفته,
شمااینجاسن مشخص کردید,علت چیه؟آیاشماداشتن سن بالا روملاک خوبی برای ازدواج میدونید؟
دوست عزیز,من بانظرتون کاملامخالفم,چه بساخیلی ازافراد باداشتن سن بالایاازازدواج می ترسند یابه هردلیل دیگه ای نمی خوان ودوست ندارن ازدواج کنن,این دلیل براین نمیشه که بیاییدوسنی رومشخص کنیدوبگیدچون یه جوونه 20تا21ساله ست پس دهنش هنوزبوی شیرمیده,
متأسفم واقعامتأسفم ازداشتن چنین طرزتفکری,
مگه بیشترشهیدهای ماتودوران دفاع مقدس همین جوونهای 20و21ساله وجوون ترازاونهانبودن؟
خوشبختانه یامتأسفانه تواین دوره وزمونه بیشتردوستهای هم سن وسالم بیشترازسن شون می فهمندوشایداین هم به ظن بعضی هاگناهی داشته باشه,
*لشکربی مرگ نمیشه*
آره توصنف ماهم خیلی هاهم پیدامیشن که ازروی جهل ونادونی به راه خلاف کشیده میشن که همه ی اینهاهمون طورکه خودتون تونظرتون اشاره کردیدناشی ازندونستن وجهل ه که باید بافرهنگ سازی بین جوونهای فهیم وبافهم وشعورجامعه مون درست وحسابی جابیفته نه اینکه فکرکننددونستن مسائلی درزمینه های سیاسی واجتماعی و... یه نوع عقب افتادگیه,
اگه میشه به نظردوستان دیگه هم احترام بذارید,
حتی آدم های دوقلوهم(مثل من وداداشم وحیدباداشتن 5دقیقه اختلاف سنی)99درصدافکاروذهنیتشون نسبت به مسائل مختلف متفاوته,
ببخشیداینجاانتقادم روبیان کردم,
چون دیدم آدم بافهم وکمالاتی هستی صرفاخواستم فقط به عنوان یه دانشجویه تلنگرکوچیکی به شمازده باشم,
پس خواهشاسن مشخص نکنید!
تشکربابت مطلب زیبا وشیواتون وآرزوی موفقیت برای همه ی جوونهای این گیتی علی الخصوص به جوونهای باشرم حیای این مرزوبوم&
*یاحق

دوست چهارشنبه 12 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:04 ب.ظ

سلام
میدونید اگه ازدواج موقت ترویج پیدا کنه دیگه کسی میلی به ازدواج دائم پیدا نمیکنه ؟
مگه هدف از ازدواج فقط ارضای میل جنسی که بشه در هر شرایطی وبا هرکسی بود بدون اینکه به طرف مقابل علاقه ای داشت
حرف شما متین ام من هیچ اعتقادی به ازدواج موقت ندارم
تو کشور ما هیچ مردی حاضر نمیشه با دختری ازدواج دائم کنه که قبلا ازدواج کرده

مجید پنج‌شنبه 13 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:09 ق.ظ

با عرض سلام خدمت دوستان و عزیزان
واقعیت اینه آزاد شدن سکس در جامعه ما که مردمش با این شدت تحت فشار این مقوله هستن چیزیه که برای همه به نوعی جای ترس داره چون برداشت رایج جامعه از آزادی سکسی ترویج "بوالهوسی" هست که به دلیل سرکوبی بلند مدت در جامعه بوجود آمده و خب همچین هم بیراه نیست که اولین مفهومی که با شنیدن این آزادی در ذهن ما(اون هم ما ای که اینقدر تحت فشاریم) ایجاد می شه بدوی ترین نوع سکسه که قاعدتاًٌ تلفات زیادی رو هم در اولین گام آزادی در جامعه ما خواهیم داشت...
واقعیت این که این نیاز در کنار جسمی بودنش خیلی روحی و روانیه و باعث آرامش روانی در انسان می شه ولی با توجه به این که در این زمینه از قدیم فقط توصیه به سرکوب کردن این میل تا زمان ازدواج شده در جامعه ما هیچ گونه علم و دانشی در خصوص ابعاد و گستره آرامش ذهنی و جسمی از راه سکس وجود ندارد و این علم و دانش در جامعه ما با دادن تلفات زیاد به وسیله بدترین نوع اون که آزمون و خطا باشه به وجود می آد که فکر کنم دردناک ترین و سخت ترین نوع پیشرفت باشه...
این شرح واقعه با توجه به میزان تلفاتش و پیشرفت تدریجیش برای برآورده کردن صحیح یک نیاز ، با توجه به دیدگاه های مختلف مخالف و موافقانی رو داره ولی فکر می کنم که هرچقدر که جلوی این موضوع بایستیم ما رو نمی تونه از رویارویی قریب الوقوع اون دور کنه و مجبوریم که به عنوان یک پدیده باهاش روبرو بشیم و راهکارهای درستش رو در پیش بگیریم و به دلیل تحت فشار بودن دست اولین دختری رو که سر راهمون قرار گرفت (رو با این فکر که با صیغه در آینده هیچ مسئولیتی نسبت به اون نفر نخواهیم داشت) رو فقط بخاطر ارضای جسمی نگیریم و بریم.
**************
در ادامه باید گفت که فکر می کنم "مسئله داشتن" با این موضوع، در نحوه اجرا و عمل کردنش پیش می آد...... شخص خودم با کل قضیه آزادی سکس مشکل ندارم ولی با نحوه اجرایی شدنش در ایران امروز مشکل دارم و فکر نمی کنم که اگر همسر آینده ام با اعتقاد به اصول اعتقادی ای که من هم بهش پایبندم پیش از من سکس داشته دچار مشکل بشم(البت باید موند دید...)
*****************
فکر کنم مشکل در جامعه ماست که هر وقت چیزی که در تمام دنیا داره جواب میده میاد داخل ایران و اجرایی میشه تبدیل به گندابی میشه که آسیبش بیشتر از خیرش می شه مسئله آزادی سکس هم همینه و آزادی سکس از نوع ایرانیش خطرناکه چون همراه با بیسوادیه
شرمنده از کامنت طولانی

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 13 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 05:38 ب.ظ

سرکار SAEED2367
شما خودت قاضی شدی و حکم دادی و دار زدی!
اولا بنده کدوم حرفم دال بر این شده که به نظرات بقیه احترام نمی ذارم؟اینکه اومدم به عنوان یک مثال و مصداق قابل درک سن 20-21 رو نشونه ی عدم آگاهی کامل و تعمق در مسائل عنوان کردم؟! ثانیا اینکه با نظر من کاملا مخالفید ، یعنی با کل حرف هائی که نوشتم مخالفید؟!یا با اینکه "سن مشخص کردم"؟!
اگه با کل نظراتم مخالفید دلیلتون چیه؟من که فقط انتقاد از این عدد 20-21 دیدم. اگه فقط با همین مخالفید، مگه همه ی حرف من این دو عدد بودن که با نظرم کلا مخالفید؟!
ثالثا، من کجای نظرم با اینکه: "اگه دوستی ای بین دو جنس مخالف ریخته میشه به خانواده هاشون بگن و زودتر از قالب رفاقت های تهی و خطرزا به شکل ازدواج در بیارن این رابطه رو" تناقضی داره؟!!! اتفاقا من که دارم همینو میگم :)
منتها مشکل اینه که اکثریت این آقایون و خانم های محترم (همونطور که تو نظر قبلیم گفتم) اصلا حاضر به چنین کاری نمی شن (مخصوصا آقایون) و فقط می خوان در حد همین رفاقت باقی بمونه.و اگر هم حاضر بشن بدون در نظر گرفتن ابعاد عمیق شروع یک زندگی موفق خواهد بود.
رابعا ، کدوم جمله ی من دال بر این شد که جوونا باید در سن بالا ازدواج کنن؟! اتفاقا ما الان هر چه میکشیم از این طرز تفکره.و من کاملا باهاش مخالفم.اینکه گفتم 20-21 ساله دو دلیل داشت. اول اینکه اکثر این افرادی که رفاقت به قول خود شما "تو بغلی " دارن با یه جنس مخالف از همین سن شروع کردن این رفاقتشون رو. یعنی جامعه ای که ما داریم در موردشون صحبت می کنیم این طیف سنیه(بیشتر).دوما اینکه در مثال من مناقشه نکنید . صرفا می خواستم قابل درک تر باشه گفتم در مورد عدم مطالعه و عدم تعمق. چون اکثریت این طیف ، در حال حاضر در دانشگاه ما اینگونه اند(به قول دوستمون ذاوش دموکراسی اینو میگه!)
سوم اینکه البته به شما حق میدم. الان که کامنتم رو دوباره خوندم دیدم شبه ناکه. یعنی باید ادبیاتش درست تر بشه تا رفع شبهه بشه. در کل تو این مساله که سن ، ملاک کافی برای تجربه و تعمق نیست ، با شما هم نظرم.سن نه ملاک کافیه ، نه ملاک لازم.(کلا آدم انتقاد پذیری ام :) ، اما نه هر انتقادی).

راستی سرکار سعید، کامنت من بی احترامی به نظر مخالفه ؟
یا این جمله ی تو؟...
"متأسفم واقعامتأسفم ازداشتن چنین طرزتفکری"
موفق و پیروز باشی.یاعلی.

بابازاده پنج‌شنبه 13 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 05:39 ب.ظ

بازم ببخشید.کامنت بالا مال من بود

[ بدون نام ] جمعه 14 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 01:46 ق.ظ

سلام به غنچه های نشکفته ی فرهنگی(آخه قراره یه سره وبدون پیاده شدن تاآخرفرا دکتری بریم!)
های های ها&بابازاده&هاهاهاها(به زبان مازندرانی بخونید!)
به قول آرایشگره که الآن مدشده پیرایشگره:*رفتیم ابرورودرست کنیم,زدیم چشمو کورکردیم!*
الآن داشتم یه نگاهی به منشورجنتی بزرگ*زاوش عزیز*مینداختم که یهودیدم إه سعیددموکراسی روچرارعایت نکردی؟ شایداین طوربه نظربرسه که رعایت نکردم,اماقصدوغرضم فقط گوشزدکردن نکته ی سن افرادبودکه الحمدلله به خوبی شمابهش پی بردید,
میدونیدچرا؟آخه دورواطرافی های منه جوون وقتی که به بنده میرسندمیگن:بروبچه!نه اینکه ماروبزرگ فرض نکنندنه,یه جوری بازبون بی زبونی میگند:هنوزکوپن ت اعلام نشده!
اونها به این توجه نمی کنندکه وقتی یه نهال کوچولوموچولو وقتی به یک درخت تنومندوراست قامت تبدیل میشه دیگه اون روهنوزکه هنوزه همون نهال نحیف فرض نکنند,ازخداکه پنهون نیست ازشماچه پنهون بنده فکرمی کردم بااونها هم عقیده ای وجوونهاروبه سخره گرفتیداماالحمدلله حساب شماازاین قشرسواست,
@@@@@@@@@@@
مهندس لطفابذاریدکفه ی ترازومتعادل باقی بمونه!چراآقایون تودوستی های قبل ازازدواج بیشترمقصرند؟
همون طوری که تواسلام برتری صرفاجنسیتی نیست وملاک برتری آدم ها نسبت به هم مشخص شده نظربنده دراینه که تواین دوستی ها قصوروکوتاهی دوطرفه ست,
امادرکل باشماهم عقیده م که آقایون نسبت به خانم های محترم احساسی ترنیستندوبعضی هاشون وفقط بعضی هاشون(آقایون)افرادواقعاشریف وحقه بازی هستند!چراکه دریک آن بااحساسات چندنفربازی می کنند,
من درمثال شمامناقشه کردم؟!من اغتشاشگرم؟!من خس وخاشاکم؟!من فتنه گرم؟!من......میدونم نیم من هم نیستم!
&&&&&&&&&&
ای مهندس,ای *انتقادپذیر!*
منظورم ازاون جمله ی شبه دار(متأسفم واقعا متأسفم ازداشتن$وجودداشتن$چنین طرزتفکری) وجودبرخی طرزتفکرهای غلط حاکم توجامعه ی ما یعنی دوستی های توبغلی ونامشروع ازیک سو وازسوی دیگه ملاک قراردادن سن افرادبرای بزرگ شمردن شون بود نه چیزدیگه ای,
بنده به دوستهام علی الخصوص دانشجوهاوفرهنگیان عزیزبه هیچ وجه بی احترامی نمی کنم ونخواهم کرد,هرموقع باهاشون مخالف بودم به اونهاگفتم که باشمامخالفم نه اینکه بخوام نظرم روبه کسی تحمیل کنم وبابی احترامی به دیگری قبل ازهرچیزشخصیت خودم روزیرسؤال ببرم,چون این برخلاف منشور*زاوش بزرگوار*یعنی دموکراسیه,
سرکاربابازاده مطمئنید به کسی بی احترامی نکردید؟!من مدرک دارم,بگم بگم بگم؟!!!به نویسنده گفتید*امل!*
شایدهم من رومؤاخذه کنیدوبگید:به تو چه؟!شایدهم راست بگید!!!
مثل اینکه تونوشته های منم شبهه هاوایهام های زیادی وجودداشته باشه,اماسعی کردم ومی کنم وخواهم کردکه این شبهه ها کمتربشه,
باچشمهاتون زیادی ور رفتم,به خوبی خودتون ماروبخاطربیست وخردی ساله بودن وخام بودنمون ببخشیدچون حق الناس حقی که خدابه بنده هاش اختصاص داده,
برای جوونهای این دنیای پهناوروبرای خودتون وبنده توآخرنمازهاتون دعایی کنیدتارهسپارصراطی بشیم که مسیرش مستقیمه ودربست ماروبه سمت کوچه ی محبوب حقیقی*خدا*می بره,
@یاحق به حق دردانه هایت مارودریاب@

saeed2367 جمعه 14 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 01:49 ق.ظ

نظربالابرای بنده بود.

بابازاده شنبه 15 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 08:12 ب.ظ

سلام سعید عزیز ..من به مسعود نگفتم امل، بلکه...

"یک عده ی دیگه یه جوری بهت نگاه می کنن که انگار عقب مونده ای(راحت بگم املی!!) که داری این حرفو میزنی و میگن که نیازی به این کار نمی دونن. یک عده ی دیگه با یه ترسی به این مساله نگاه میکنن که انگار قرار ه زندانی بشن و ازش فرار میکنن. عده ی کمی هستن که قبول خواهند کرد."

منظورم این بود که همون یه عده که یه جوری بهش نگاه میکنن !!! فکر میکنن امله.

یه بنده خدا دوشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:42 ق.ظ

البته ازدواج موقت یک راهکار برای شرایط خاص جوانهاست. ولی باید بگم این مورد برای دختران باکره عملی نیست چون به فتوای اکثر قریب به اتفاق مراجع اجازه پدر قطعا شرطه که عمرا پدری در این مورد رضایت بده. اما چرا، میشه زنانی که مثلا همسرشان فوت کرده یا طلاق گرفته اند اون هم به شرطی که تمام شرایط رو رعایت کنند( یعنی مدت عده بعد از ازدواج موقت رو رعایت کنند) و مرد هم واقعا شرایط ازدواج موقت رو رعایت کنه( یعنی در صورت انعقاد نطفه اون بچه رو مثل بچه قانونی خودش بدونه و مسئولیتش رو بپذیره!) و همچنین با هیچ دختری بدون اذن پدر این نوع ازدواج رو انجام نده ( و البته دنبال استثنا ها در فتوا نره بلکه واقعا به دستورات مرجعی که ازش تقلید می کنه عمل کنه) حالا با ین وصف آیا این دستور مترقی اسلام رو میشه اینطور با سهل انگاری باهاش برخورد کرد و یه جور توجیه روابط غلط بین دختر و پسر دونست؟؟؟ بهتره نه خودمونو گول بزنیم و نه اسلام رو بد جلوه بدیم.

اهواز یکشنبه 13 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 09:05 ب.ظ

دوست دارم بیکی دوت بشم اما نمیشه دخترا میترسن باپسری زیبا دوست بشن...................

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد