به شاهزاده رویاهایم

این وبلاگ، مجموعه نامه هائیه برای شاهزاده رویاهام. شاهزاده ای که هنوز دارم دنبالش می گردم. عین نامه های جودی ابوت...

به شاهزاده رویاهایم

این وبلاگ، مجموعه نامه هائیه برای شاهزاده رویاهام. شاهزاده ای که هنوز دارم دنبالش می گردم. عین نامه های جودی ابوت...

هزار حرف نگفته

همه چیز از زمانی شروع شد که برای عید دیدنی رفتیم خونه فاطمه و شوهرش!
فاطمه گفت: کارشناس برنامه هزار راه نرفته گفته 80 تا 90 درصد زنان ایرانی در روابط جنسی توسط همسرانشون ارضاء نمیشن! و بعد فاطمه تصمیم گرفت اینو تحقیق کنه پس شروع کرد به آمارگیری از مادرش و زنان اطرافش. و با تعجب دید که اونها اصلا نمی دونن ارضاء یعنی چی و در جواب فاطمه خنده شون می گیره! پس فاطمه نتیجه گیری کرد که دلش میخواد دخترش پیش از ازدواج روابط جنسی رو تجربه کنه تا مطمئن باشه که شدت نیاز اون و همسرش به سکس یه اندازه اس!
این حرفها منو حسابی به فکر فرو برد. از خودم پرسیدم چرا تعداد خیانتها، ازدواجهای مجدد یواشکی یا طلاقهای ناشی از عدم ارضاء جنسی طرفین انقدر زیاده؟
بعد از بررسی های مختلف فهمیدم که شاید یکی از مهمترین دلایل این مساله، فراوانی یه بیماری روانی در جامعه ماست که روانشناسها بهش میگن واپس زدگی جنسی! روانشناسها میگن اگر تو گوش یه نفر از بچگی و اوان بلوغش دائما هر تلاشش برای کسب لذت جنسی رو گناه بنامی تا سرکوب بشه، اون نسبت به جنسیتش احساس بدی پیدا می کنه و بعدش حتی وقتی پیش همسرشه ضمیر ناخودآگاهش اجازه لذت بردن از سکس رو بهش نمیده.
این بیماری در حالت حادش اختگی روانی نام داره و زمانیه که رغبت فرد به سکس کاملا از بین میره اما در حالت عادیش که بسیار شایعه در مردان باعث تلاش برای زودتر ارضاء شدن بجای لذت بردن از فرآیند سکس میشه و در زنان این احساس گناه باعث پرشور نبودن و انفعال در حین عمل، کمتر لذت بردن و دیرتر ارضاء شدنشون میشه.
اثر فیزیکی واپس زدگی جنسی یعنی زودارضایی مرد و دیرارضایی زن رو میشه با آموختن روشهای همزمانی ارضاء، کمتر کرد اما اثر روحی واپس زدگی جنسی که لذت نبردن از جریان سکس و پرشور نبودنشه تنها زمانی حل خواهد شد که سکس رو یه هنر ببینیم و به خودمون اجازه رویا پردازی و یافتن روشهای متنوع برای انجامش رو بدیم تا هر روز روشها و برخوردهای متنوع تری برای حفظ طراوت سکسمون پیدا کنیم. مثل هنر دیدن آشپزی برای آموختن روشهای متنوع آشپزی و پختن غذاهای خوشمزه و افزایش لذت غذاخوردن. (نه مثل من که سالهاست هر وقت به دختری که دوستش دارم فکر می کنم دلم نمیخواد توی تخیلاتم هم اونو با یه ظاهر زننده تصور کنم!)
سیستم سنتی ازدواج ایرانی که مبتنی بر معرفی اطرافیان، چهار جلسه خواستگاری و سپس انتخابه اگر چه موندگارتره و کمتر از ازدواجهای پس از تجربه دوستی منجر به طلاق میشه اما فقط کسانی می تونن خودشونو راضی به چنین سیستمی بکنن که معیارهاشون برای انتخاب همسر کدبانوگری، توانایی بزرگ کردن بچه و توافقات کلی اخلاقیات اجتماعی یا مذهبی باشه وگرنه دوست داشتنی بودن یا اعصاب خورد کن بودن خصوصیات شخصیتی طرف در حد شد شد، نشد نشده که این برای کسانی مثل من که نیاز به دوست داشتن و دوست داشته شدن جزو نیازهای مهم زندگیشونه مثل کابوسه اگه مثل کاظم هر بار که دارم با تموم وجودم از دغدغه های مهم زندگیم حرف می زنم ببینم همسرم در حال گوش دادن به من از سر بی حوصلگی، نرم نرم داره پرزهای فرشو جمع کنه!
کلا این سبک انقدر شانسی و بیمزه و خالی از هیجان و عشقه که حتی خود ایرانیها هم تا به حال فیلمی نساختن که توش ازدواجی به این سبک رخ بده!
و البته پیروان این سیستم چون بدون هیچگونه رابطه و شناخت قبلی با همسرشون ازدواج می کنن چون از خیانت همسرشون پس از ازدواج می ترسن پس براشون مهمه با یه دختر باکره ازدواج کنن. خطری که در این سیستم احتمال وقعش زیاده اینه که چون دو طرف سلایق جنسی همدیگه رو نمی شناسن احتمال تفاوت رغبت طرفین به سکس زیاده.
مثل سارا که بخاطر عدم تمایل شوهرش به سکس ازش جدا شد یا مهسا که شش ماه بعد از ازدواج، بخاطر عدم تمایل شوهرش به سکس با جراحی بکارتشو برداشت و یکسال بعد هم از شوهرش جدا شد و تازه این مال نمونه های حاده نه نمونه های خفیف که 80% جامعه مونو در برگرفته!
اما روش جدید دختر پسرها که طرفدارانش نسل به نسل داره خیلی سریع زیاد میشه روش غربیشه که مبتنی بر دوستی پیش از ازدواجه که برای شناختن طرفه چه از لحاظ روحی و چه سکس. و در این سیستم چون اعتمادت به همسرت از شناخت روحی اون و دونستن میزان عشقش نسبت بهت نشات می گیره نه از باکره بودنش، باکره موندن به معنای عدم لذت بردن دختر از سکس و احتمالا نشونه یه بیماری جسمی یا عقده روحیه!
اما چون اکثر ما سیستم سنتی که حتی دوستی پیش از انتخاب رو غیر مجاز میدونه رو خیلی سفت میدونیم و هم خونگی و سکس سیستم مدرن رو خیلی شل هر کس این وسط یه جایی گیر کرده و همه چی قاطی پاطی شده!
بعضی در حد دوستی رو مجاز میدونن، بعضی بوس، بعضی ارضاء، بعضی سکس و نهایتا هم خونه شدن بستگی داره که مبارزه بین احساس گناه و نیاز به دوست داشتن هر کس رو در چه موقعیتی نگهداره! مثلا بعضی پسرها که برای برآورده شدن نیازشون به عشق یا سکس، دوستی و سکس رو تجربه می کنن وقتی میرن پای ازدواج براساس القائات سیستم سنتی سعی می کنن امنیت ازدواجشونو با باکرگی همسرشون تضمین کنن و دخترانی که نیازشون به عشق رو با دوستی برطرف می کنن برای اینکه بتونن براساس سیستم سنتی ازدواج کنن، انواع روشهای سکس و ارضاء بدون از دست دادن بکارت رو می آموزند تا بتونن به شوهر آینده شون دروغ بگن! و این دروغ و ریا رو من دوست ندارم.
من با دوستهام راجع به این موضوع حرف زدم و هزار حرف نگفته از ارزش والا تا ایرادات باکرگی شنیدم! فهمیدم پسر دخترها نه اینکه هیچوقت روشون نشده با هم راجع به این قضیه حرف بزنن چقدر تعجب می کنن اگه نظرات همدیگه رو بدونن؟!
مثلا توی بابل دختری بهم گفت: تقریبا خیلی کم هستن دخترهایی که پیش از ازدواج حاضر به سکس باشن. و دختر دیگه ای بهم گفت که جز یه نفر، بقیه دوستانش سکس رو تجربه کردن!
این نظرات منو به این فکر انداخت که از شما بخوام تا در این نظر سنجی شرکت کنید. پس لطفا به سئوالات زیر جواب بدید.
(اگر می خواهید ناشناس نظر بدید لطفا جنسیت، سن و محل زندگیتان (شهرستان یا تهران) را بنویسید.)

سئوالات دختران :
1- رابطه دوستی پیش از ازدواج را برای خودتان تا چه مرزی مجاز می دانید؟ (از دوستی گرفته تا بوسه و نوازش و آغوش و ارضاء و نهایتا سکس)
2- فکر می کنید چند درصد از دختران دوروبرتان تجربه ای در این زمینه را داشته اند؟ (می توانید بر حسب نوع رابطه یا موقعیت جغرافیایی یا سن و سال و هر چیز دیگری طبقه بندی کنید.)

سئوالات پسران :
1- رابطه های همسرتان پیش از آشنایی با شما را تا چه مرزی مجاز می دانید؟ (از داشتن دوست پسر گرفته تا بوسه و نوازش و آغوش و ارضاء و نهایتا سکس)
2- فکر می کنید چند درصد دوستانتان برایشان باکره بودن همسرشان مهم است؟ ( می توانید بر حسب شهرستان یا تهران یا سن و سال طبقه بندی کنید.)

لطفا به دوستانتان بگوئید که در این نظرسنجی شرکت کنند.
نظرات 75 + ارسال نظر
پسر طهرونی شنبه 28 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 12:10 ق.ظ http://lovetarin.bloghaa.com

خدا رو چه دیدی شاید با تو باشم
شاید با نگاهت از این غم رها شم
خدا رو چه دیدی شاید غصه رد شد
دلم راه و رسم این عشق رو بلد شد

سلام دوست خوبم
منم پسر طهرونی بعد از 21 بار فیلتر شدن دوباره برگشتم
با موضوعات جدید و مختلف!
امدم تا دعوتت کنم به وبم
امیدوارم از مطالبم خوشت بیاد
گالری عکس پسر طهرونی
اینجا طهران است سال 1301 هجری قمری
ما به به دنبال عشقیم همون عشقای قدیمی: میگن قدیما اگر با یکی پیمان مییستن حتی اگه میمردنم زیرش نمیزدن
شما چطور؟؟
منتظرتم
امضا: پسر طهرونی

منصوری زاده شنبه 28 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 12:17 ق.ظ http://mansoorm.blogfa.com

سلام
اول، 1-من سنتی سنتی سنتی هستم. قبل از عقد تنها به صحبت درباره معقولات زندگی آینده و بعد از عقد به همه نوع رابطه اعتقاد دارم.
2- اغلب دوستانم که پرسیدم؛ مثل من سنتی بوده و همسر آینده خود را از همه نظر دست نخورده می خواهند. اما تنها یک نفر گفته که برایش رابطه قبلی همسرش مهم نیست.

دوم، یکی از دلایل طلاقها هم این است که آقا داره پیر میشه هنوز مجرده؛ وقتی هم می خواد زن بگیره؛ یا خودش با دو دوتا چهارتا کردن به این نتیجه می رسه یا دلسوزای اطرافش میگن آقاجان زن 30 سال به پایین بگیر چون سن بالاتر حاملگی خطر داره و .... خیلی از این استدلال های محکمه پسند ردیف می کنند. آق پسر چهل ساله ما هم میره با دختر 24 ساله ازدواج می کنه و در ادامه به قول عوام، حسنی از تک و تا افتاده اما رقیبش سرحال! و اینچنین است که دختره بخت برگشته راه خودشو میکشه و میره !

دختر طهرانی شنبه 28 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 10:47 ق.ظ

راستش اگه بشه دوستی منو دوستام و از اول ابتدایی تا پیش دانشگاهی یه جامعه کوچیک در نظر گرفت چون با همه مدرسه دوست بودم،باید بگم آمارتون اشتباست...همه سوالات رو کنار بذارید و به نفس و روح و غریزه فکر کنین...متوجه میشید چه زن چه مرد دوست داره اولین تجربه همسرش باشه نه اینکه هزار شاید موقع رابطه به ذهنش برسه که شاید از من به اندازه قبلی ها لذت نمی بره...من به این مشکلات روانی که می گید اعتقاد دارم ولی بجای تجویز این روابط که از ریشه غلطه میشه دعوت به آموزش کرد..و فقط کافیه ما پدر و مادرای آینده این موضوع رو " در روابطی به شکل ازدواج" برای فرزندامون باز کنیم و بفهمونیم که گناه نیست...شما که اینهمه آمار می گیرید متوجه نشدید آمار بالا رفتن سن ازدواج،بالا رفتن تولد بچه هایی با معلولیت های مختلف همین زیاد شدن رابطه جنسی قبل ازدواجه؟ چون ارضا شدن و حالا دنبال اینن که تغییر تو وضعیت مالی یا تغییر تو آرزوهاشون بدن همون طور که تجربه به من نشون داده پسرایی که خیلی چیزارو تجربه کردن دنبال پاک ترین دخترن و "این نیازه" که باید بهش اهمیت داد...و همون آمارگیری هاتونم بهتره نشون بده که فرهنگ شرق با غرب فرق داره و انگشت شمار بوده که تزریق فرهنگ غربی ها تو رگ ما که مخصوصا یه سری اعتقادات خاص داریم موثر بوده باشه ...
چقدر جالبه که هیچ توجه ای به اسلام نمی کنید آقای هاشمیان عزیز

توجه دین اسلام به برقراری روابط جنسی خیلی جای بحث داره و عموما هر کس اونو براساس تمایلات شخصی خودش تعبیر می کنه.
مثلا ازدواج موقت از توصیه های جدی اسلامه حالا چه با اجازه پدر و چه براساس نظرات بعضی مراجع مثل آیت الله روحانی بدون اجازه پدر... و تازه در ازدواج موقت اگه طرفین جمله عربی رو بلد نباشن فارسیش کافیه و اگه فارسیش رو بلد نباشن رضایت قلبیشون بسه!
شاید حالا که بخاطر تحصیلات و افزایش سن بلوغ اجتماعی نمیشه زود ازدواج کرد اگه غیرت عرف ایرانی جلوی قوانین صیغه اسلام نمی ایستاد همین رابطه انحصاری پسر و دختر کاملا مجاز شمرده میشد؟
آره تو درست میگی.
عادت به هرزگی هم یکی از خطرات روابط آزاده که من بهش اشاره نکردم پس باید چکار کرد؟

منصوری زاده شنبه 28 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 11:42 ق.ظ http://mansoorm.blogfa.com

راستی، دیدن این یادداشت ویادداشت های مرتبط بعد از آن از آنی دالتون، دختر ترشیده، هم می تواند مفید باشد:
http://anidalton.blogfa.com/post-651.aspx

چقدر عااااالی؟!!!
ممنونم هم دانشگاهی قدیمی...
فکر کنم تمام زندگیم هم انقدر آمار نمی تونم جمع کنم که این وبلاگ در طی این ده روز جمع کرده!
500 تا نظر؟!!! لطفا همه دوستان دیگه هم این هم نظرو بخونن!

دختر تهرانی ( نه طهرونی) شنبه 28 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 05:44 ب.ظ

من فکر می کنم چنین روابطی پیش از ازدواج ضروریه چون:
1) سن ازدواج از سن بلوغ خیلی فاصله گرفته و نا دیده گرفتن غریزه ی جنسی خطرناکه
2) اکثر ازدواج ها ( مخصوصاً در دخترها) به خاطر ارضای این نیاز صورت میگیره و به خاطر همین هم اینقدر بی دوامه. شاید بگید پس چرا قبلا بی دوام بوده؟ چون قبلا طلاق اینقدر آسون نبوده.
3) پسرها معمولا صبر نمی کنند تا همسر ایده آلشون رو پیدا کنند و بعد سکس رو تجربه کنند. ( تو این روزگار اگه پسری این کار رو کرد یا مشکل داره یا بعد از ازدواج تازه چشم و گوشش باز می شه و می فهمه چه کلاهی سرش رفته، اونوقت دیگه نمیشه جمعش کرد) اون وقت ما دخترها به دلیل فشار بیشتری که جامعه به ما برای حفظ تقوا به ما میاره نیازهامون رو سرکوب میکنیم و پاک و پاکیزه و از همه جا بی خبر زن آدمی می شیم که همه چیز رو تجربه کرده و تازه توقع داریم حقوق برابر با مرد ها داشته باشیم

سینا-tehran-21 شنبه 28 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 07:36 ب.ظ

مردا یه چیز دارن به اسم غیرت
اگه برا شما مهم نیست که زنتون هرزه باشه نشون میده شما غیرت ندارید
آقای مثلا اااااااااااستاد " هاشمیان "
حالا میفهمه چرا تاحالا مجرد موندی و تو دانشگاه هر کار تابلویی از زدن و خوندن و رقصیدن گرفته تا چرت و پرت تو وبلاگت انجام میدی.
واقعا برات متاسفم

من توی زندگیم خیلی با زنهای هرزه روبرو نشدم.
توی دوران سربازی هم خدمتیهام ماهی یک بار پولهاشونو جمع می کردن و میرفتن یه فاحشه خونه اما هر بار که بهم می گفتن تو هم بیا. می گفتم : نه، دلم نمیخواد.
اما یه بار توی ترمینال شرق یه دختر فراری اومد سراغم که پدر با غیرتش اونو از خونه انداخته بود بیرون و واسه همین هرزه شده بود. خیلی واسش ناراحت شدم و هر چی پول تو جیبم داشتم دادم بهش تا چند شب کمتر مجبور شه با هرزگی شکمشو سیر کنه.
اما خودم دلم نمیخواد زنم هرزه باشه و هیچوقت هم دلم نخواسته با یک زن هرزه حتی محض امتحان هم رابطه ای داشته باشم.
اما غیرت... میدونم که غیرت برای این توی وجود مرد آفریده شد که جلوی از هم پاشیدگی خانواده شو بگیره!
اما چون غیرت کور خیلی از پدرهای دوروبرمو دیدم که باعث فاسد شدن دخترشون و از هم پاشیدن خونواده شون شد برای همین دارم به این سئوال فکر می کنم که غیرت واقعی چیه؟
-انقدر هم استاد استاد نکن. من چون تست های کامپیوتر رو توی کنکور ارشد با درصد بالایی زدم فوق قبول شدم و استاد شدم نه چون از نظر دانش زندگی و تفکر انسانی به مقام شامخی رسیدم.
در این زمینه ها منم یه آدمم که خیلی دلش میخواد بدونه راه درست زندگی چیه؟

ندا-تهران شنبه 28 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 07:41 ب.ظ

یه قسمت از وبلاگتون :
برای کسانی مثل من که نیاز به دوست داشتن و دوست داشته شدن جزو نیازهای مهم زندگیشونه...
به کسی که اینطوری " عقده ی به من توجه کنید " داره حرجی نیست.
من مسیحیم و فردا در کلیسا برایتان دعا میکنم شاید به راه آمدیر.

ممنونم.
با تمام وجودم آرزوی خودمم اینه که راه درست زندگی کردن رو پیدا کنم.

نیما شنبه 28 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 07:55 ب.ظ

استاد خواهشا در مورد دیگران مثل ناموس خودتان و اطرافیانتان فکر نکینید!

به کسی ربطی ندارد که اطرافیانتان بکارت ندارند یا خود ارضایی میکنند!

اگرم میخواهید زنتان پرده بکارت نداشته باشد کافی است به اطرافیانتان رجوع کنید یا ساعت 1 شب در خیابان گشتی بزنید!

نمیدانم در تنهایی خود در چه حالی بودید که این مطالب را نوشتید و با خودتان یا با کس دیگر چه میکردید ولی به عنوان یک شاگرد! از شما میخواهم دهنتان را ببندید و در تنهایی و افکار بیهوده تان خفه شوید..

و دیگر راجع به دختران و زنانی هم که پرده ندارند حرف نزنید چون انها خیلی پاک تر از شما هستند!
شاید در پی نان رفتند،شاید از نداستن،شاید به عشق یک نامرد مثل شما ولی انها مثل شما نرفتند در وبلاگشان و کامنت بگزارند انها با وجدان خود سوختند پس لطفا خفه شو و دهنت را ببند.

اگرچه به گفته اطرافیانم این برای یک مرد سی و دو ساله خیلی آبروریزیه اما من خودم هم سکس رو تجربه نکرده ام چون هیچوقت نمی تونسم تحمل کنم که دختری که زمانی دوست من بوده یه روزی احساس سرشکستگی کنه و تابحال کسی رو پیدا نکرده ام که انقدر همدیگه رو دوست داشته باشیم که هردومون مطمئن باشیم.
متاسفم اگه حرفی زدم که باعث جریحه دار شدن غرورت شد اما من خودم پر از سئوالم و نمیدونم کجای این طیف درسته؟
شاید آمار من فقط صرفا یه مشت حدس احمقانه اطرافیان بی ناموسمه و هیچ واقعیتی نداره. منهم چون دلم میخواست همینو بدونم ازتون خواستم آمارهای خودتونو بگید.

Efair شنبه 28 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 09:42 ب.ظ http://www.royalplus.mee.ir

سلام
بازم از زاوش زودتر اومدم
دلت آب آقا زاوش

ولی در مورد مطلبت
من هنوز مطلبتو نخوندم
معمولا اول نظرات رو می خونم، بعد مطلبو و دوباره نظرات رو.
اما در جواب دوستان عزیز آقا نیما و آقا سینا-tehran-21، نمیدونم واقعا انقدر سخته که نظرات همو بشنویم و بهشون احترام بزاریم. تازه مگه این نظر سنجی نبود؟
اگه فکر می کنید راهی که دارید می رید، درست ترین راه دنیاست، چرا سعی نمی کنید با زبان خوش و ادب و نزاکت با آدما حرف بزنید تا اونا لااقل به خاطر شخصیت والاتون بخوان حرفاتونو بشنون و به احترام شما یه بارم سعی کنن مثل شما فکر کنن.
مگه خدا به پیامبر نفرمود به این مضمون که اگه تندخو بودی و بد رفتار مردم از اطرافت پراکنده می شدن.
اومدیم اینجا تا بحث کنیم. از اطرافمون بیشتر بدونیم، نظرات دوستامونو بدونیم. تا بدونیم کی چطور فکر می کنه، یا تلاش کنیم نظرمونو بگیم.
و این اصلا ایراد نداره، به شرط اینکه یاد بگیریم در دنیایی زندگی می کنیم که هیچ چیز مطلقا درست وجود نداره. باور دارم که قرآن بدون تحریفه و هر چی می گه درسته، ولی از همون قرآن هم چندین تفسیر می شه داشت.
دوست من، دو عذر خواهی بدهکاری. به خاطر توهینی که به مسعود کردی و یه عذر خواهی هم بدهکاری به خاطر توهینی که به درک و شعور آدمایی که اینجا رو می خونن کردی. تو می تونی نطرتو بدی ولی حق نداری به کسی توهین کنی یا افرادی رو که مثل تو فکر نمی کنن بد بدونی. شاید خودم هم بعد از خوندن این متن باهاش مخالف باشم. شاید . . .
شبتون خوش آقا نیما و آقا سینا

مسعود عزیز متنتو می خونم و به زودی بر می گردم و نظرمو می گم.
دوستان عزیز موضوعی که بیان شده مستقیما به زندگیتون مربوط می شه. حتی اگه خودتون نخواید که بهش فکر کنید.
پس راجع به این موضوع حساس تر نظر بدید.

[ بدون نام ] شنبه 28 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 10:07 ب.ظ

آخه تویی که اول نظر می خونی! بعد متن رو ! که کلا نطر ندی بهتره آقا احسان!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

saeed2367 شنبه 28 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 10:16 ب.ظ

مسعودجان ازاینکه بحث خوبی رو مطرح کردی که به دردماجوونها
میخوره تشکرمیکنم,
اگه اجازه بدی درباره بامطلبت بیشترفکرکنم تا بتونم
اون چیزی روکه حرف دلمه بزنم
*بازهم تشکربابت مطلب خوبت*

[ بدون نام ] یکشنبه 29 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 12:07 ب.ظ

باعرض سلام خدمت جمیع بروبچه های دل پاک وفهمیده ی این وبلاگ,
درسته که نظرات اشخاص محترمه,
امادوستان عزیز هدف ما اینجا اینه که وقتی ازما نظری درباره ی مطلبی خواسته شد به طرفمون احترام بذاریم
وباصداقت وبه دورازهیچ سوءنیتی آنچه راکه به ذهنمون درست میرسه رو بیان کنیم نه اینکه به اشخاص حقیقی و حقوقی توهین وبی احترامی کنیم
آخه فکرکنم این به دورازادبه که به مخلوقات خدا که یکیشون انسان باشه توهین کنیم,
دم شما گرم!!!!!!!!
$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$
قبلاهم این سخن زیبایی روکه یکی ازبزرگان دین گفته رونوشته بودم,
ازونجایی که از ته قلبم به این گفته اعتقاددارم,دوست دارم دوباره بنویسمش:
هرآنچه راکه برای خودت می پسندی برای دیگران هم بپسند وهرآنچه راکه برای خودت نمی پسندی برای دیگران هم نپسند,آخه *ازماست که برماست*
برای من این#دیگری#دوست یادشمن,رفیق یانارفیق,پسریادختر,جانداریابی جان,باعاطفه یا بی عاطفه و...باشه هیچ فرقی نداره,این گفته روبرای این گفتم که:
به نظرم اگه همسرآینده م باپسرباشخصیت وبافهم وشعوری دوست باشه اون هم ازنوع کنترل شده(بوسه,آغوش,نوازش نه )اشکال نداره
چون معتقدم بهش کمک میکنه تابتونه جنس مخالفش روبهترشناخته واین تجربه روتوزندگیه آینده ش به کارببنده وهمسرآینده ش رو آنچنان که شایسته ی اوست درک کنه,
دلیل موافقتم:چون اخیراخودم برای اولین بارتوزندگیم با1دخترباشخصیتی آشناشدم که باوجودمسافت خیلی زیادتااینجا به من کمک کرد تابفهمم ودرک کنم که رابطه باجنس مخالف فقط سکس نیست,
روابطی فراترازاینهاست,چون برای اولین بارتوی عمرم با1نامحرم صحبت میکردم!
به قول یکی ازدوستان شایدفکرکنیدکه مشکل داشتم,نه,این چنین نیست چون نمیدونستم که چطوربایدبا1خانم یادختر ارتباط داشت,این اولین وشیرین ترین ارتباطم قبل ازازدواجم بوده وخواهدبود,
اما دررابطه باسکس,چون خودم دوست نداشته وندارم ونخواهم داشت تاقبل ازازدواج باکسی سکس داشته باشم دوست دارم طرفم همچنین عقیده ای نسبت به این موضوع داشته باشه,
نه اینکه ازسکس قبل ازازدواج خوشم نیاد,برعکس خیلی خوشم میاد!
اماآیابه نظرتون لازمه برای 1لحظه ی خیلی خیلی کوتاه *ارگاسم یاارضاء*به سکسی که کاملاازروی هوسه نه عشق خودمون روبه کاری وادارکنیم که خوشایندنیست؟
هرچقدرکه باخودم کل انداختم که بپذیرم برام خوبه نتونستم چون باروحیات من نمی خونه,
شایدشماپیش خودتون بگیدکه من دارم شعارمیدم,اصلا,همون طورکه قبلااشاره کردم ازشعاردادن بیزارم,
تنهادلیلم برای گفتن این بوده که میخواستم درد دلم روبرای خواننده های بافهم وشعوراین وبلاگ بیان کنم تایک کم این درد دلم تسکین پیداکنه.
چندوقت پیش ازیکی ازدوستان دانشگاه خودمون که باچندتاازدخترهای ازمابهترون رفت وآمدداشت سوال کردم که:ای ناقلا کدوم خوشگله روانتخاب می کنی؟میگفت هیچ کدوم!
جالب اینجابودکه می گفت دوست داره با1دختر چادری واز1خانواده ی مذهبی ازدواج کنه,من نه شما,آیاکارش درسته؟به نظرم این کارش سوءاستفاده کردن ازخوبی دیگرانه,
آهای جیگرطلا*داش مسعود!*
به نظرم اگه آدم 1شخص مورداعتمادی توزندگی پیداکنه که فکروعقیده هاشون به هم نزدیک باشه وهمه ی خواسته های ایده آل ونیازهای زیباشون روبه صورت منطقی بیان کنند
دیگه بعدازازدواج طلاقی نخواهدبودیاخیلی کم اتفاق میوفته,
به نظرم مشکل جوامع سنتی مثل جامعه ی ما اختگی روانی نیست!
چه خوب میشد که زن ومردمثل دودوست توسختی های زندگی به هم کمک کنندنه اینکه اززیرش شونه خالی کنند,
تومشکلات صبرداشته باشندوبرای حل این مشکلات دوستانه باهم مشورت کنند,
آیابااین کاردیگه نیازی به طلاق بود؟ آره!به نظرم آره!چون مشکل اصلی ازاینجا شروع میشه که بعضی ازآقایون نمی خوان غروربی جاشون روبشکونندو
باشخصی که تمام هم وغم وتمام وجودش روبرای اون گذاشته این غرور بی ارزشش رو زیرپابگذارند,
سکس بدون دوست داشتن برای من فایده ای نداره!
اگه من واقعاطرفم روازصمیم قلب دوست داشته باشم نه فقط به خاطرسرمایه وزیبایی طرف مقابل وهوس خودم و ...
چنین سکسی برام خیلی جالب تروشیرین ترازاینه که بخوام ازطرفم برای 1لحظه لذت بردن بی جای خودم,سوءاستفاده کنم,
به نظرتون اگه واقعاچنین فردی باشه که صمیمانه همدیگه روفقط به خاطرخودمون دوست داشته باشیم نه چیزدیگه ای,
آیاسکس داشتن باچنین فردمتشخصی اوج لذت وارضاء اون وارگاسم من نیست؟!
به نظرم سکس باچنین شخصیتی نه تنهابه من آرامش روانی نمیده بلکه باعث میشه نصف دینم رو ادا کنم.
دلم1هم زبون میخواست,سرم1سایبون میخواست,تودنیای نامهربون,1یارمهربون میخواست!
تو(معشوق)ناجی من شدی باز,رسیدی دراوج نیاز,خدای عشق بنده نواز,اگه توناجی نبودی دلم میشدمشکل من!
پیش ازتوقشنگ نبوددنیابرام تواینجا,تواومدی دنیامو زیبا کردی,مثل1آرزو1خواب1رویا,اشکاموپاک کردی به روی گونه,به برکشیدی منو چه عاشقونه!,
فرشته ی نجات من شدی تو,عشقت واسم هدیه ی آسمونه!
زندگی باتوچه قدرقشنگه خوب من,آسمون عشق چه آبی رنگه!
!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
آهای جیگرطلا!بااین مطلب قشنگت درددل منو تازه کردی
اما1چیزدیگه مونده بگم وبرم سردرسم,
به نظرم باکره بودن فقط مختص دخترخانم های متشخص نیست!برای خیلی ازپسرهای باحال هم هست!
دختر&پسرهایی نجیب وپاکی که توجامعه ی ماکم نیستندکافیه یک کم سرمون روبالا کیم ودورواطرافمون روبهترببینیم,
ببینیم که این دخترهای پاک وپسرهای باحیا باداشتن چنین قوه ی زیبا*قوه ی زیبای جنسی*تووجودشون صبرمی کنند
تافردموردنظرشون روپیداکرده وهمه ی خواسته های زیباشون روازتک پری دل خودشون بخوان!
چه قدرخوبه که جامعه ی ما هنوز1کم شکل سنتی خودش روحفظ کرده وشبیه برخی جوامع غربی نشده,
جوامعی که زن ومردحرمتی برای هم قائل نیستند,بنیان زیبای خانواده که تنهاجایی دراین کره ی خاکی ست که آدمی دراون احساس آرامش می کنه راحت ازهم گسسته میشند,
همون جوامعی که ازبس پسرودخترهاش ازهم سیرشدندمیرند گروه های همجنس بازرو تشکیل میدندو بقیه ی ماجرا....
خداروشکرکه هنوزکارجامعه ی ما اونجاها نکشیده شده ازخدامیخوام که جوونهای پاک نیت این مملکت وسایرممالک دنیا رو بیشترموردرحمتش قراربده تاازمسیرشون منحرف نشده
وبه هدف والای زندگی شون برسند,
مردان وزنان جامعه ی ما فهمیده اند,فقط باید درکودکی بیشترآموزش ببینند البته اگه آموزشی درکارباشه,
من تو1جاگفتم*قوه ی زیبای جنسی*درست گفتم!آخه اگه چنین قوه وحس زیبای درونی روخداتو وجودمخلوقات نمیذاشت
دیگه من,تو,او,ما,شما,آنهاوجمیع مخلوقات چه کوچکترین مخلوق وچه بزرگترین مخلوقات کرات خاکی دیگر وجودنداشتیم,
پس خودم نتیجه میگرم@@@@دم خدای عزیزومهربون وشفیقم@@@@گرم!
%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%
باکمال تشکرازمدیریت وبلاگ بابت مطلب خوب وپرباروبه جا,
وشما خوانندگان عزیزی که برمن منت گذاشتید تاچشمان قشنگتون به نوشتها ودرددل هام بیوفته.

saeed2367 یکشنبه 29 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 12:15 ب.ظ

نظربالا مال من بود
سعید,22ساله,دانشجوی صنایع,بابل

مفسد فی الارض یکشنبه 29 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 01:11 ب.ظ

اخه آقای مثلا استاد
تو که جون خودت مدیر پینت بال هستی تو که همیشه مستی با هر کسی می رقصی می خوای بزنی یه دستی عوض گفتن حرفای زیر پوستی برو بزن کف دستی
برو ازدواج کن که یه کم سرت شلوغ شه فکرای ناجور به کلت نزنه
این حرفا دور از شخصیت یه ادمی زاده

مهدیس یکشنبه 29 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 03:25 ب.ظ

فکر کنم متن را خوب نخوندید.مسعود فقط داشت تحلیل میکرد چیز هایی راکه شنیده و دیده و ما یا ندیدیم یا خخواستیم که ببینیم.
رفتار بعضی هاتون زشت بود......
این فقط یه نظر سنجیه.........
نه دعوت به هرزگی یا زیر پا گذاشتن غیرت....
خیلی جرات میخواد که آNم فقط به سبب خوندن خطی درباره ی کسی قضاوت کنه و بهش توهین کنه

زاوش یکشنبه 29 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 07:53 ب.ظ http://myfiction.blogfa.com

kheili namardi ehsan k zooodtar az man pm gozashti
manam hanooo matno nakhooondam ama baradare mohtaram agha nima va agha sina ine mafhoome azadie bayan?
ine mafhooome demokrasi?
shoma dooos nadari hamsaret faheshe bashe shoma mikhay ba gheirat bashi ama shayad man inaro dooos nadashte basham
shoma nemitoooni nazareto b baghie tahmil koni
yani haghe in karo nadari ooonvaght mishe mese....diktator...
masoood man mkiram matno mikhooonam nazaramo migam

[ بدون نام ] دوشنبه 30 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 02:18 ق.ظ

سلام مجدد,میدونم که خیلی کاربدیه که1نفر!هی بره وبیاد نظربده!ببخشید
شاید واضح به سوال دومتون جواب ندادم,
من باپسرهای خیلی زیادی نشست وبرخاست داشته ودارم,
ازمطرح کردن این تیپ مسائل هم توجمع هیچ ابایی ندارم,
برای همین خواستم بگم که99.9%دوستام نمیخوان دومین تجربه ی همسرآینده شون باشن,
******************************************
یادش بخیر,پست قبلی ت خیلی جالب بود!
باعث شد1سری ازترس هامون رو مطرح کنیم,
درسته که ازدوست داشتن دیگران ودوست داشته شدن توسط دیگران می ترسیم اما
فکرکنم این جزو قشنگ ترین وبه جاترین دلهره هایی که توذهن همه ی ما خواه پسرو خواه دختر وجودداره,
به نظرم این دو مطلب اخیرتون تاحدودی به همربط داشته باشه,
برام جالب بود وقتی که الآن نظرات پست قبلی رو یه مروری می کردم ومی دیدم که نظرات دوستان کمی به نظرخودم نزدیکه,
وقتی که الآن متن یکی ازدوستان روبااین عنوان*این سرگذشت دختریست که می ترسید..... *رو دوباره مرور میکنم,
می بینم چقدر سخته کسی رودوست داشته باشی وبااینکه می بینی به طرفت می رسی یا نمی رسی فقط وفقط برای موفق شدنش
بهش کمک می کنی,
بایدبه وجودچنین آدم هایی توجامعه مون افتخارکنیم,
امیدوارم نویسنده ی این مطلب سالم وسرحال بوده وباشه وآینده ی زیبایی همراه باموفقیت توزندگی پیش روداشته باشه.

یاحق.

saeed2367 دوشنبه 30 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 02:19 ق.ظ

دوباره یادم رفت!نظربالا مال منه.

saeed2367 دوشنبه 30 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 03:12 ق.ظ

تنهای بی سنگ صبور,خونه ی سردوسوت وکور,
توی شبات ستاره نیست,موندی وراه چاره نیست,
اگرچه هیچ کس نیومد,سری به تنهاییت نزد,
اما توکوه دردباش,طاقت بیارومردباش

حمید دوشنبه 30 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 11:47 ق.ظ

سلام
من هم فقط نظرم رو بیان می کنم:
موضوعی که شما اینجا مطرح کردید شاید سوال خیلی از آدمهای دیگه هم باشه و این نشون دهنده اهمیت این موضوع برای ما هست و همه این نظرات هم نشون دهنده اهمیت داشتن موضوع برای هر ایرانی هست و من هم این اهمیت رو قبول دارم
اما به شما آقای مسعود:
اگه واقعا دنبال جواب می گردی؟؟ فکر می کنی چه کسی باید جواب این سوالت رو بده؟؟؟ شاید می خوای با جمع کردن نظرات مختلف(که می تونه از آدمهای کم تجربه یا کلا بی تجربه بیان بشه) خودت به نتیجه برسی!!
بعنوان یک دوست پیشنهاد می کنم که هر سوالی را در محفل خودش مطرح کنی!! که هم ظرفیت شنیدن چنین موضوعی را داشته باشه هم اینقدر تجربه داشته باشه که درست راهنماییت کنه نه اینکه با حدس و گمان حرف بزنه
مگه نه اینکه برای هر سوالی میگن برو پیش اهلش؟؟ مثلا خودت اگه سوال کامپیوتری داشته باشی میری پیش مکانیک؟؟
خلاصه مطلب اینکه به نظر من اینجا جای طرح این مساله نبود!
و نباید بدون وجود یک بزرگتر( از نظر علوم رفتار اجتماعی و خانواده) سر خود تصمیم گیری کنی
این هم از نظر من!

ammar دوشنبه 30 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 12:47 ب.ظ http://divaremoft.blogfa.com

آقا مسعود ممکنه خیلیها توی اضطرار باشند و وقت خوندن پستهای طولانی نباشه.
از جمله این داستان خیلی اضطراری شده انگار!
به راحتی طرف همه جوره دوست داره به نفع خودش فکر کنه.
اینو به همه نظرات دیگه که صحبت شد اضافه کن.

Ops-boy-NOT TEHRAN دوشنبه 30 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 04:29 ب.ظ

تو دنیا بهترین کار تنها بودن نه ازدواج یا سکس
به نظر من خانومها 99% فکری ندارن که بدرد بخوره.حداقل واسه من که انجوریه
فکر می کنن همه چیز گل و بلبله
آدم بدون سکس و عشق و ازدواج زنده می مونه ولی با یه زن کناره دستش فکر می کنه که زندست.
مسعود جان بقوله ارسطو(فکر کنم) وقتی زن نداری فقط زن نداری و وقتی زن داری فقط زن داری.
من ترجیح می دم که بیشترو داشته باشم.
از من می شنوی فکرتو آزاد کنو برو از تنهایت لذت ببر
در ضمن من مجردم.

یک دختر دوشنبه 30 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 04:40 ب.ظ

سلام
من قبل ازدواجم با شوهرم دوست بودم- و در مورد این موضوع که خیلی از ازدواج ها در ایران به دلیل مشکلات جنسی به طلاق منجر میشه با هم حرف زدیم و تصمیم گرفتیم قبل از ازدواج باهم رابطه داشته باشیم تا اگه قراره فردا به مشکل بخوریم همین الان بدونیم و همین الان جدا شیم بهتر از بعدا هست. ولی هر دو از این موضوع لذت بردیم - حالا هم 3 ساله ازدواج کردیم و هیچ مشکلی نداریم. به نظرم راه اشتباهی رو نرفتیم

Ops-boy-NOT TEHRAN دوشنبه 30 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 04:48 ب.ظ

راه اشتباهی وجود نداره
راه درستو اشتباه ما می سازیم
2 سال دیگه اگه نظرمون برگرده می شه راه اشتباه یا درست

یک دختر دوشنبه 30 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 04:48 ب.ظ

در مورد بیشتر افراد جامعه باید بگم که 100% پسرها قبل از ازدواج سکس داشتند و 90% دخترا هم همین طور- چه تو بابل چه تهران چه مشهد و چه قم و زاهدان و بندرعباس-

no one دوشنبه 30 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 05:21 ب.ظ

salam in nazar ro faghat khode sahebe matlab bekhoone chon mamoolan adama ba in ghazie kenar nemian vali age kasi khoond fosh nade lotfan. man adame motaghed be khanevadam va eslam ro ham ghabul daram . ye adame adi vali dar teye zaman motevajeh shodam ke noe tarbiat baes shode man kamelan ehsasamo be jense mokhalef az dast bedam va hata az jensiatam na razi basham. hata kam kam be jense movafegh tamayol peyda kardam vali khodamo kontrol kardam. ta inke yeho ashegh shodam va dorost hads zadid asheghe ye ham jens kari nadarinm ke dastane man be koja mirese vali in khate ghermeze beyne dokhtaro pesar yeki az avaghebesh ine jedi migam va moteasefane kam ham nistan pesar ha va dokhtaraye mesle man. khastam ye chize motefavet ro ham matrah karde basham dar zemn manam adamam ba tamame talasham akhar sar bayad begam man ba mashugham lezate ham aghushi va sex ham dashtam.lotfan sahebe matlab(masoude aziz) nazar bedan khoshhal misham.

[ بدون نام ] دوشنبه 30 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 06:29 ب.ظ

دوشنبه 30 فروردین ماه سال 1389 ساعت 4:48 PM
یک دختر
در مورد بیشتر افراد جامعه باید بگم که 100% پسرها قبل از ازدواج سکس داشتند و 90% دخترا هم همین طور- چه تو بابل چه تهران چه مشهد و چه قم و زاهدان و بندرعباس-
-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-
99.9999999999999999999999999999999999% پسرا اینکارن
من نیستم
مسعودم که گفت نیست پس آمارتو عوض کردم

کورش کوچکیان صبور دوشنبه 30 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 07:55 ب.ظ

سلام مسعود جان میبینی نظرات جقد ضد و نقیضه واقعا استاد می دونی من وقتی متن رو خوندم خیلی از وجود این متن خوشحال شدم ولی وقتی نظرات رو خوندم واقعا خجالت کشیدم استاد ببخشید نظرات البته بعضی هاشون بهت توهین کردن واقعا سخته هر بار یک نفر می یاد از این حرف ها بزنه دیگران بهش انگ فلان و بسار می زنن واقعا یک انسان چقد می تونه وقیح باشه که به استادش از این حرفها بزنه

مسعود جان ما انسانها دو غریزه برتر داریم که هیچکدام رو نتمی توتنیم ترک کنیم اولیش هست غذا خوردن چند روز بدون غذا می شود دوام آورد 1 روز 2 روز حداکثر 10 روز به نظر من شاید هم بیشتر فریزه دوم هم سکس هست بدون اون هم مدت زیادی نمیشه دوام آورد اصولن وقتی انسان غریزه اول رو بر آورده کنه که امروز در جامعه ما چه کم چه زیاد برای اکثر انسانها براوده می شه میرسه نوبت به غریزه دوم من خودم هیچوقت تجربه سکس نداشتم پس در موردش نظر نمی دم ولی تمام روانشناسان به این عقیده هستند که جامعه ای که آرامش جنسی نداشته باشه جامعه بسیار بهم ریخته ای است که آدم ها توش درست کار نمیکنن خوب زندگی نمی کنند پس باور کون ما در جامع خودمون مشکل مدیریتی داریم و ..... تای دیگه ولی مطمئن باش همه چیز بر می گرده به سکس همشون اگه شریکی رو میبینی که سر شریکش داد میزنه مردمی رو مبیبنی که عصبانی هستند جون هایی رو میبینی که کنار خیابان دارن دور می زنن تا دختر سوار کنن تیکه بندازن و.... همه و همه نشانه نا آرامی جنسی جامعه است متا سفانه جامعه تا زمانی که کنر جمهوری آن اسلامی است همین طور می ماند اگر من هم فردا درسم تموم بشه و تدیس شروع کنم و تو وبلاگم اینها رو بنویسم همینطور به من هم می پرند و بی ادبی که انسان شایسته نیست به بچه اش بکند به من می کنند پس قصه خوردن که فایده نداره باید خودمون رو وفق بدین به دومین قدرتمند ترین غرسزه خود اهمیت ندیم یا بشویم جزو کسانی که با ماشسن خودمون توی خیابان دنبال دختر بریم انتخاب هم با خودمون است کدوم رو انتخاب کنیم هیچکدام بر دیگری برتر نیست و بستگی به خصوصیات اخلاقی فرد دارد
استاد در پناه پروردگار پایدار باشی و استوار

پنجره سه‌شنبه 31 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 01:53 ب.ظ http://pnb.blogsky.com

آفرین به تو که صدای بلند ناگفته هایی.
مهم اینه که آدما بفهمن لباسی بر تن پادشاه نیست!

مهم نیست سه‌شنبه 31 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 02:05 ب.ظ

سلام
اول،
اینکه آقای هاشمیان عزیز و بزرگوار به عنوان یک دانشجو از شما به خاطر اهانتهاییکه از طرف بعضی از هم رده های من به شما شده عذر خواهی میکنم براشون از خدا بصیرت و شعور آرزو میکنم.
دوم ،
به نظر بنده آشنایی با هر مساله ای قبل رویارویی با اون لازم و ضروریه اما در چنین موردی بهتر میدونم اولین تجربه جنسی هر کسی با همسرش باشه ولی آموزش ها و آشنایی با سکسولوژی از راه مطالعه کتابها و راهنمایی های در دسترس حتما لازمه
در مورد سوال دوم هم در صد بالایی از پسرهایی که من میشناسم حتی کسایکه تجربه سکس چند باره داشتن وقتی نوبت به ازدواج خودشون میرسه بکارت دختر از شرطهای اولیه و حتی بدیهی اونهاست
سوم
چند سال قبل کتابی میخوندم (فکر میکنم به نام اولین پیامبر ،آخرین دانشگاه یا همچین چیزی) از استاد شهید دکتر پاکنژاد در مورد مسایل زناشویی و ارگاسم و انزال اعمالی که باید طرفین قبل، حین و بعد از نزدیکی انجام بدن از دید روایات و احادیث اسلامی
یادمه که در حدیث هاییکه آمده بود تاکید زیادی بر دو طرفه بودن لذت از آمیزش شده بود
حدیثی از حضرت رسول (ص) نوشته بود که مضمونش این بود که مردها رو به تحریک و بازی زیاد همسرانشون قبل جماع سفارش میکرد و از آمیزش به شکل پرندگان که خیلی سریع انجام میشه نهی کرده بودند
حتی اشکال و پوزیشن های صحیح و بی خطر این عمل از نظر اسلام هم نقل شده بود
گفته بود که اگر زنان طی آمیزش به اوج لذت نرسن عوارضی مثل درد های بدن خصوصا در ناحیه کمر ، بی حوصلگی و... براشون پیش میاد
حتی مشکلات دیگری مثل سرد شدن از همسر و بی میلی نسبت به جماع و منفعل شدن زنان و مسایل بعد اون هم به همین ارضا نشدن ربط داده میشد
جالب اینجا بود که از میان زنهاییکه میشناختم هرچه میزان رابطه و صمیمیتشون با همسرانشون کمتر بود همون عوارض اشاره شده در کتاب بیشتر نمود پیدا میکرد
زنان بی حوصله و دردمندی که از زندگی به قول خودشون پخت و پز و شست و شو رو فهمیده بودن
...
ای کاش برسه زمانی که دور از تعصبات کور با استفاده از آموزه های بهترین دین دنیا تمام مشکلاتموت حل بشه

دختر - تهران -۲۱ سه‌شنبه 31 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 03:35 ب.ظ

چارلی چاپلین : برهنگی بیماری عصر ماست، به گمان من تن عریان تو باید از آن کسی باشد که روح عریانش از آن توست

من با این حرف آقای هاشمیان موافقم که فرمودن این باور و روشی که الان تو جامعه ی ما رشد پیدا کرده باعث شده که خیلیا حتی بعد از ازدواج هم احساس گناه کنند. و این مشکل جامعه ی ماست که درست نتونسته فرامین اسلام رو پیاده کنه . بعضی از دلایلی که بچه ها درباره آزادی این روابط گفتن قابل قبوله ولی به نظر من مضراتش خیلی بیشتره . اول از همه کم شدن ارزش و احترام زن هست که موضوع کم اهمیتی نیست. دوم بیماری هایی که به دلیل عدم اطلاع سرایت می کنه .آبستنی های ناخواسته سقط جنین . روسپی گری و هزادان مشکل دیگه.

آزاد شدن این روابط تو جامعه ما مثل آزاد شدن رانندگی زنها توی عربستانه.:) نمی دونم شنیدید یا نه اونجا خانمها اجازه رانندگی ندارن و یه روز رانندگی رو آزاد کردند و همه شهر به هم ریخت و کلی تصادف و… :) در حالی که تو ایران خیلی از خانم ها بهتر از آقایون رانندگی می کنن چون از اول آزاد بوده .
قطعا الان اگه این روابط تو ایران اسلامی (!) آزاد بشه حتی اگر با یه سری قوانین همراه باشه همه کشور به هم می ریزه . گذشته از اون مردای ایرانی اصیل (!) که به با غیرت بودن مشهورن فکر می کنم با این قضیه مشکل داشته باشن. یه خصوصیتی که خیلی از ما دخترا دوست داریم غیرت هست البته در حد کنترل شدش که خیلی نشون دهنده دوست داشتن طرفه .خودمونیم بین مردای غربی غیرت هم وجود داره ؟

از مشکلات دیگه ای که اینطور روابط کنترل نشده به وجود میاره از بین رفتن آرامش فرده. کی گفته سکس با افراد مختلف و مکرر باعث به وجود اومدن آرامش می شه؟ مگه همه ما دنبال آرامش وزندگی راحت نیستیم
از نظر قرآن و احادیث فقط این آرامش در آغوش همسر به دست میاد .


حضرت رسول فرمود : هیچ مردی بعد از اسلام نفعی بالا تر از همسر مسلمان عایدش نمی شود که چون به او بنگرد مسرور گردد و چون به او فرمانی دهد اطاعت نماید و در نبود شوهر مال او و ناموس خود را حفظ کند.

دنیا و خوشی های آن برای شما آفریده شده است .لذیذترین چیزها در این دنیا آمیزش با همسر است.چنان که لذت بخش ترین کار در باغ بهشت نیز همین است. " امام صادق(ع)-کافی- ج5-ص321 "


پ.ن.1: شاید این روابط خیلی مهم باشه ولی فکر نمی کنم مهم تر از داشتن روابط اجتماعی صحیح واخلاق و رفتار مناسب و احترام گذاشتن باشه . کنترل نکردن عصبانیت وقتی که حتی نظر آدم درباره قضیه ای منفیه خطرات خیلی جدی تری داره.دوستان می تونستن نظراتشونو خیلی دوستانه بیان کنن .

منصوری زاده چهارشنبه 1 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 09:04 ق.ظ http://mansoorm.blogfa.com

سلام
بی ربط است ولی باید گفت که جمله
" برهنگی بیماری عصر ماست، به گمان من تن عریان تو باید از آن کسی باشد که روح عریانش از آن توست"

مال چاپلین نیست و محصول شوخی و تخیل یک نویسنده ایرانی است که در قالب نامه چاپلین به دخترش نوشته شده و در ستون طنز یکی از نشریات قدیمی ایران چاپ شده است
قابل توجه "دختر - تهران -۲۱ " و احتمالا دیگران
پاینده باشید

http://www.chn.ir/News/?id=1654&section=4

دختر - تهران -۲۱ چهارشنبه 1 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 11:01 ق.ظ

متن نامه چارلی چاپلین به دخترش رو فکر نمی کنم کسی باشه که تا به حال نخونده باشه . این نامه رو در واقع فرج الله صبا سردبیر خلاق یکی از روزنامه ها نوشته و دست به دست بین مردم گشته .ولی چون جمله ی به نظر جالبی میومد من هم ذکر کردم .


ببخشید از موضوع منحرف شدیم.

زاوش چهارشنبه 1 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 11:03 ب.ظ http://myfiction.blogfa.com

برای هر کسی پاک بودن همسرش مهمه...
اما برای من اینکه همسرم پرده بکارت داشته باشه یا نه خیلی مهم نیست...برام مهم نیست قبله اینکه با من باشه چیکار میکرد اما مهمه که وقتی که با منه پاک باشه...
مسعود من حرف فاطمه رو قبول دارم که گفت:کارشناس برنامه هزار راه نرفته گفته 80 تا 90 درصد زنان ایرانی در روابط جنسی توسط همسرانشون ارضاء نمیشن! و بعد فاطمه تصمیم گرفت اینو تحقیق کنه پس شروع کرد به آمارگیری ........... و با تعجب دید که خیلی ها اصلا نمی دونن ارضاء یعنی چی و در جواب فاطمه خنده شون می گیره! پس فاطمه نتیجه گیری کرد که دلش میخواد دخترش پیش از ازدواج روابط جنسی رو تجربه کنه تا مطمئن باشه که شدت نیاز اون و همسرش به سکس یه اندازه اس!
و این نتیجه گیری فاطمه و قبول دارم که گفت:
دلش میخواد دخترش پیش از ازدواج روابط جنسی رو تجربه کنه تا مطمئن باشه که شدت نیاز اون و همسرش به سکس یه اندازه اس!
این نظاراتی که گفتم مربوط به خودمه و به کسی هم مربوط نیست

مهدی-تهران-طبعا مرد-26 ساله پنج‌شنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 03:07 ق.ظ

سلام

wow
یه بحث چالش برانگیز. جدیدا با هر تلاشی که تابوی مسائل و مباحث جنسی رو بشکنه هیجان زده میشم.
اول جواب سوالات رو بدم و بعدش چند تا موضوع رو بگم:
1- اگر یه رابطه ی معمولی رو برای ازدواجم پیش رو داشته باشم (یعنی فقط از طرف خوشم بیاد و برم خواستگاری و هیچ عشق ویژه ای در میون نباشه) ترجیح میدم که تجربه ی جنسی از قبل نداشته باشه. چون ذائقه ی جنسیش احتمالا شکل گرفته و من باید باهاش تطبیق پیدا کنم.
ولی اگر درگیر عشقی باشم که همسرم رو به دلیل علاقه ی وافرم نسبت به اون انتخاب کرده باشم، (از زمانی که فیلم گناه اصلی رو دیدم به این نتیجه رسیدم که) سکس که هیچ، هر وضعیت دیگه ای هم که داشته باشه رو حاضرم بپذیرم. بیشتر از هرزگی که نیست!!!
2- کم. حداقل چون دوستای من از بخش تحصیل کرده و آزاد فکر جامعه هستن، اکثرشون همون طور که سکس (در صورتی که از سر علاقه باشه) رو حق خودشون می دونن، به طرف مقابل هم این حق رو میدن.
درصدی میشه بیش از 60 درصد و دوستای من هم اکثرا تهرانی یا شهرستان های نزدیک به تهران و با اختلاف 5 سال بیشتر و کمتر از خودم هستن.

ولی چند تا چیز که دوست دارم بگم:
* طبق آمار و اطلاعات سازمان ملی جوانان (حرفام مستند هست):
1- برای آقایان زیبایی ظاهری معیار اول انتخابشون هست و برای خانم ها میزان توانایی تامین مالی طرف مقابل.
2- اکثر آقایان با هدف ارضاء جنسی وارد رابطه های قبل از ازدواج میشن و اکثر خانم ها هدفشون از دوستی قبل از ازدواج، پر کردن خلاء عاطفی هست.
3- بیش از 70 درصد خانم های مجرد اظهار کردن که دارای دوستی پیش از ازدواج بودن که بخش مهمی شون به دور از اطلاع خانواده بوده است.
4- بیش از 60 درصد خانم هایی که دوست پسر داشتن اظهار کردن که با دوستشون رابطه ی جنسی داشتن. (این یکی رو از تحقیقات یک روانشناس که در مقاله ای آورده بود، نقل کردم)
* فانتزی ازدواج برای کسانی که سعی میکنن رفتاری مطابق اصول دینی داشته باشن باعث میشه که تجربه ی عاشقانه رو با ازدواج گره بزنن. درصورتی که شاید ازدواج فقط قانونی کننده ی یک رابطه ی عاشقانه باشه.
* وااااااااااقعا برام عجیبه که کسی بیاد مطلبی رو بخونه و وقتی قراره تو نظرسنجی شرکت کنه، تو کامنتش فحش بنویسه!!!!! نمیخوای نظر بدی، نده خوب!!!!! اون وقت مملکت پیشرفته و دموکراسی هم میخوای؟؟؟؟؟؟
* از مسعود یاد گرفتم که هر کسی که در موردی بیشتر پرخاش میکنه، معنیش اینه که به اون مورد حساستره و پاشنه ی آشیلش بیشتر حول اون موضوع میگرده. اگه ناراحت شدی، فکر کن که شاید نقطه ی ضعفش دقیقا همین جاست.
* سوال: آیا سکس هم مثل غذا و آب یا دوست داشتن و دوست داشته شدن، جزء نیازهای ماست؟ اگه بله، آیا اگر شرایط ازدواج نبود، حق داشتن سکس با معشوقه ام رو دارم؟ آیا جایگزین مورد قبل به جای سکس حق خودارضایی دارم؟؟ خوب اگه همه ی اینها بده که پس چه پاسخی به نیاز جنسی من هست؟
* از اونجایی که زندگی مشترک نیازمندیهای بسیار زیادی داره و خلاصه سخته، آیا من حق دارم ازدواج نکنم؟ اگه بله آیا حق دارم به نیاز جنسی ام هم پاسخ بدم؟ یا فقط چون حاضر نیستم خودم و یکی دیگه رو بدبخت بکنم، باید تا آخر عمر ویرجین بمونم؟
* به نظرم باید عشق و علاقه رو از سکس جدا کرد. اینها تقریبا هیچ الزامی به هم ندارن.
* از نظر یک دختر خیلی خوشحال شدم. واقعا که هم خودت و هم همسرت فهمیده و با شعور بودین که این راه رو انتخاب کردین. این همون چیزیه که من هم میگم و درست میدونم. حتی اگه الان جدا شده بودن.
* پاکی بیشتر از اونکه در جسم مهم باشه در روح مهمه. باور کنید که یک اشتباه (اگه اشتباه فرضش کنیم) مساوی از بین رفتن همه ی پاکی های یک نفر نیست.

خداحافظ

behnam پنج‌شنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 07:47 ب.ظ

salam bache ha
shoma chetun shode hey darin ba ham dava mikonin!!!!
baz in tana bache ha ro andakhte be june ham hala ham ye gushe neshaste be risheshun mikhande:-D
bikhial baba
age nazar darin bezarin age ham na chera bado birah migin?
ye bar dge berin darbareye maquleye por dardesare azadie bayan fekr konin shayad be natije beresin:-p
good luck!
rasty masud jun salam
inqade az daste tana shakiam yadam raft salam konam
excuse:-p

نسیم پنج‌شنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 09:27 ب.ظ

سلام مسعود عزیز و بقیه دوستانی که این نظرات رو می خوانند و منو هم نمی شناسند.

دوستان عزیز من سنم 31 ساله و حدودا 8 ساله که ازدواج کردم دوست دارم نظرات منو و تجربه هایی که تو زندگی مشترک خودم و حتی تجر به هایی که دوستانم داشتند رو بگم امیدوارم براتون مفید واقع بشه.
بچه ها من قبل از ازدواج چون شاغل بودم و دانشگاه هم می رفتم با آدم های زیادی ارتباط داشتم ولی هیچ وقت با جنس مخالفم ارتباط خاص و دوستی خاصی نداشتم. با همه دوست و یاور هم بودیم. من یک حس خودخواهی داشتم که الان فکر می کنم چقدر این حس منو کمک می کرد ،همیشه دوست داشتم شوهرم عاشق من و تنها من باشه و سابقه عشقی قبل از ازدواج نداشته باشه. چون خودمم به این مسئله واقف بودم که هر عملی یک عکس العملی داره سعی می کردم خودمم این مسئله رو رعایت کنم. همیشه هم از اینکه همسر من منو فقط بخاطر مسائل سکس دوست داشته باشه و پایه زندگیمون برمبنای اون بنا شه می ترسیدم.چون دیده بودم که زن و شوهر هایی بودن که همدیگررو دوست داشتن ولی سالها بعد یکیشون بعلت بیماری نمی تونسته نیاز همسرش رو براورده کنه که با اینکه سن زیاد داشتن یا جدا شدن یا آقاهه زن دیگری اختیارکرده.
من قبل از ازدواج این مسئله رو با همسرم در میون گذاشتم و با هم تصمیم گرفتیم 1الی 2 سال مثل دو عاشق در کنار هم بدون رابطه جنسی زندگی کنیم وزندگیمون رو با عشق بنا کنیم این رو هم بگم که ایشون هم مثل من قبل از ازدواج هیچ تجربه عشقی و جنسی نداشتند. باید بگم که قبول کردن این مسئله کار هر کسی نیست و اراده آهنین می خواد اما وقتی ایشون قبول کردن برای من کلی ارزش داشت. خلاصه شاید نتونستیم تصمیممون رو تاآخر عملی کنیم اما باور کنید که الان واقعا راضی و خوشحالیم همدیگر رو درک می کنیم نیاز های همدیگر رو می فهمیم و عاشقانه حاضریم برای رفع نیاز و خوشحالی دیگری هر کار معقول و منطقی که از دستمون بر می آد انجام بدیم.
دوستان عزیز من دوستایی دارم که قبل ازدواج همه چی رو تجربه کردن و بقول خودشون آدم های پاستوریزه و نادان نیستند .نمی تونم بگم همشون خوشبخت نیستند اما بیشترشون تو زنگدگی هاشون مشکل دارن . اولش همشون به این فکر می کردن که گذشته همسرشون مهم نیست حال حاضرشون مهمه یا اینکه با هم سکس کامل داشتند اما حالا یا بهم شک دارند یا بعلت تجربه هایی که دارند روابطشون رو هی مقایسه می کنند و «روابط حتی سکس -حرفای عاشقانه-...» و از همسر هاشون راضی نیستند چون تو ذهنشون دائم در حال مقایسه یا افسوس خوردن هستند و بیشترشون شروع کردن پنهانی به ارتباط های کاذب با دیگران.

می خوام بگم نگران سکس بعد از ازدواج نباشید عاشق باشید عاشق .عشق واقعی لذت عظیمی بوجود می آره که آدم ها می تونند در هنگام سکس لذت کافی رو به طرف مقابلشون هدیه کنند. این تجربه نمی خواد باور کنین که نیاز نیست ذهنتون رو درگیر این مسئله کنید . اینکه یکی میگه گذشته همسرم مهم نیست حرف اشتباهیه چون سالهای بعد مشکل پیدا می کنند . کمی بیشتر وعمیقا فکر کنید.یا اینکه اول سکس داشته باشید تا ببینید مشکلی دارید یا نه فکر اشتباهیه چون رابطه جنسی خیلی قویه و حدی هم نداره که بتونید اون را مقایسه کنید وبگید خوبه یا این کامله یا از اون یکی رابطم قوی تر و بهتر بود اصلا چطوری میشه فهمید مثلارابطه من با این آدم خوب هست یا نه کامل هست و میتونه منو ارضا کنه یا نه....ین حرف درست نیست ...نمی خوام زیاد سرتون رو درد بیارم اما کاملا باید فکر کنید و همه جوانب رو در نظر بگیرید و ادای مثلا روشنفکر ها رو هم در نیارید و ببینید ما توی ایرا زندگی میکنیم نه غرب


این رو هم بگم من اصلا آدم مذهبی نیستم...هرچیزی که علم تایید کنه و عقلانی باشه رو قبول میکنم


همتون سربلند و پیروز باشید و همیشه خنده رو لبهای قشنگتون باشه.
بدرود
اگر کسی در مورد حرفام سوالی داشت که فکر میکرد من می تونستم کمکش کنم یا توضیح بیشتری لازم داشت خوشحال میشم از طریق مسعود بهم خبر بده

تازه وارد-دختر--مجرد24 جمعه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 10:16 ب.ظ

پاسخ من به سوالات شما:
1-من با دوستی موافقم.اما نه در اون حد که شما گفتید.فقط صحبت.لمسم کنه چشماشو میذارم کف دستش
2-80 درصد دوستام کس دیگه ای تو زندگیشون بوده اما از اینکه دست همو بگیرن بیشتر جلو نرفتن!
شاید تو کل زندگیم از بین کسانی که می شناختم 2 یا 3 نفر بودن که یه سری خونه طرف زدن!اینکه تا کجاها پیش رفتن خدا می دونه.
++++++
به نظر من پاکی قبل ازدواج خیلی مهمه.با اون دوستمونم که گفتند رابطه قبل فقط دردسر و شک و بدبینیه کاملا موافقم
__________________
موفق باشید

مهدی یکشنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 01:09 ق.ظ

سلام
لطفا هرکسی از تجربه ای که داره صحبت کنه. مسعود خیلی خوب سوالا رو طرح کرده تا فقط نتایج زندگی رو آماری در نظر بگیره تا بتونه نتیجه بگیره.
وگرنه شرایط زندگی هر آدمی با دیگران فرق داره و نمیشه راه حل زندگی کسی رو من تو زندگیم مطمئنا درست بدونم.
به نظرم نباید به کسی بگیم اینکارو بکن یا نه. باید بگیم من اینکارو کردم و این نتیجه رو تو زندگی من داشت.
خداحافظ

[ بدون نام ] یکشنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 08:22 ب.ظ

سلام بهترین دوسته من
مرسی از این که این مسائل و مطرح می کنین، مرسی از این که این شهامت و به خرج دادین و بر خلاف خیلی از ماها که از پرسیدن این جور سوالا شرم داریم ،پرسیدین.
این نظر سنجی هم به شما و هم به ما خیلی می تونه کمک کنه.
من با دوستی موافقم چون این تنها راه برای شناخت جنس مخالفه.
اما یه اعتقادی دارم و اونم اینه که هرکسی تو زندگی فقط متعلق به یه نفره،پس بهتره خودشو برای اون یه نفر نگه داره.باید با دوستی هاش سعی کنه اون شخص و پیدا کنه و بعد از این که اون و پیدا کرد دیگه مهم نیست ازدواج کرده باشن یا نه،الان دیگه می تونه خودش و با خیاله راحت دسته اون بسپاره ،چون تصمیم گرفته برای همیشه کنارش باشه،این خیلی قشنگه که برای اولین بار کسی و لمس کنی که می دونی همیشه متعلق بهشی و اون متعلق به توِ ،به نظر من ازدواج بازی زیبای دو دلِ،نه امضا وکاغذ.

RPN دوشنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 10:07 ق.ظ

قبل از شروع بگم که دوست دارم مسعود عزیز و دوستان گرامیم این نظرو بخونن(میدونم که خیلی زیاده ولی اگه وقت داشتید بخونید)
سلام به مسعود عزیزم
خوشم میاد که همیشه مطالب خوبیو مطرح میکنی .
نمیدونم که اصلا مطالبیو که من مینویسم میخونی یا نه ولی من همیشه سعی میکنم اول مطلبت و بعدشم نظرات بچههارو بخونم بعد نظرمو بگم که معمولا هم جزء آخرین نظرات هستم.
این مطلب نه سوال برای من بلکه سوال برای تمام دختر پسرهای هم سن منه حتی اون کسی که ادعای غیرت میکنه و حتی اون کسی که خیلی خیلی به خدا اعتقاد داره و حرفه تورو رد کرده . همون آقا سِنا که دم از غیرت میزنه وقتی میگه دوست ندارم زنم هرزه باشه یعنی داره به همون مسائل جنسی فکر میکنه و ترسش از اینه که نکنه زنش قبلا با کسی ارتباط داشته یا نه(هیچوقت آدما موقع ازدواج تمام واقعیات زندگیشونو نمیگن حتی اگر هم بهش مطمئن باشی که داره همه چیزو میگه(من جزء آدمهای شکاک نیستم ولی این یه واقعیت که از نسل ما و یخورده قبل از اون شروع شده)) بله آقا سینا تو هم به این فکر میکنی ولی بدیت اینه که همش داری از این موضوع ها و بحث ها فرار میکنی و نمیخوای بدونی که چی دوروبرت میگذره سعی کن بیشتر به این موضوع فکر کنی .
در مورده آقا نیما هم بگم که تو هم به همین موضوع فکر میکنی نگو که نمیکنی و واقعا هم برات مهمه چون خیلی اینو تو حرفات نشون دادی ولی من یه سوال ازت دارم اینو تو دل خودت به خودت جواب بده اینکه واقعا چقدر خدا رو میشناسی؟ سریع مثل بچه کوچیکا جوابه سوالمو نده چون میدونم که غلط جواب میدی. تو مگه تو قرآن نخوندی که میگه اگر هم میخوای به دین اسلام، همون دینه پیامبرمون ایمان بیاری باید بری اول درموردش تحقیق کنی بعد تصمیم بگیری که این دینو با این شرایط دوست داری یا نه. حالا که از بچگی تو گوشمون خوندن که خدا چیه و کیه الان که به سن بلوغ رسیدی چقدر ازش میدونی چون میگن هر چقدر که آدما رشد میکنن عقلشون هم بیشتر میشه تو چقدر عقلت در مورده خدا پیشرفت کرده ؟ خلاصه سرتو درد نیارم آقا نیما منظورم اینه که چقدر در مورده این موضوع فکر کردیو با بقیه دوستات پای یه چنین بحثی(ارتباط جنسی) نشستی؟ از صحبتات معلوم بود که همیشه از این موضوع فراری هستی و مثله بعضی از این آدما که فقط سطحی نگرند هستی.
اینارو گفتم که بیشتر به این سوالا فکر کنین ؟
اما میرسه به جواب من به سوالات استاد عزیزم .......
1. من دوست دارم قبل از ازدواج با همسر آیندم دوست باشم تا بتونم بفهمم که واقعا برام ارزش قائله یا که نه .به قول یکی از اساتیدمون که اگر گزینه هایی تو ذهنم هستشو مورده آزمایش قرار بدم بهتر میتونم تصمیم بگیرم که میتونه واقعا یه همسره خوب برام باشه یا نه و من هم به عنوانه کسی که میخوام باهاش ازدواج کنم باید بهش اطمینان قلبی بدم که عاشقش هستم (اما نه با دروغ).در مورده ارتباط جنسی قبل از ازدواج با همسرم هم کاملا مخالفم چون که معتقدم همین بحثو آدما میتونن قبل از ازدواج با هم داشته باشن چرا که این کار خیلی خیلی مفیدتر از ارتباط جنسی قبل از ازدواجه ولی حیف که بعضیها،نه اصلا خیلی از ما دختر پسرهای ایرانی یا خیلی خجالت میکشیم که در مورده این موضوع با هم صحبت کنیم یا اینکه وقتی با دوستامون در این مورد مشورت میکنیم که میخوام با دوست دخترم در مورد این موضوع صحبت کنم میگه زشته ، این چه حرفیه میخوای باهاش بزنی و ........ این باعث میشه که آدما نمیتونن نیازهای جنسی شونو بر طرف کنن(البته این نظره خودمه)
2. من که فکر میکنم، نه اطمینان دارم که 100% از دوستام به باکره بودنه همسرشون قبل از ازدواج اهمیت شدید میدن ولی در مورده کلیه آدما نظرم اینه که 98% آدما به این اهمیت پایبندند.

اما میخوام بگم هر کسی که این نظر و میخونه به این سوالی که من از نیما پرسیدم خوب فکر کنه و برای خودش هم جوابه درستی پیدا کنه و اگر مسعود عزیز اجازه میده نظرشو در این باره بنویسه؟!!....

ببخشید که سرتونو درد آوردم ولی خیلی خیلی دوست داشتم در این مورد نظر بدم چون واقعا موضوع مهمیه
مسعود عزیز ازت متشکرم که یه چنین بحثیو پیش کشیدی....

دوستار همه ی کسایی که تو این نظر سنجی شرکت کردند.

yek ensan دوشنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 10:25 ق.ظ

salam masude aziz
chizy ke mikham begam aslan rabty be in postet nadare
faqat ehsas kardam age ye nafar bashe ke bekham bahash harf bezanam behtarin gozine toi
hamishe adat kardam ke digaran ba man harf bezanano man sange sabureshun basham
valy khodam...
hich vaqt ejazwe nadadam kasy behem komak kone
ya bekhad behem vase inke be harfam gush kone nazdik beshe
vali mkham emruz ba to harf bezanam
mikham begam ke kheily ghosse daram
az zende budan khaste shodam
delam nemikhad dge zendegy konam
ehsas mikonam mahkum be zendegy hastam
hamin
haminqadr basse duste azizam
movazebe khodet bash;-)
l3ye l3ye

[ بدون نام ] سه‌شنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 01:07 ق.ظ

باعرض سلام خدمت جمیع بروبچه های باادب وباحیا
*RPN*عزیز
خوشحالم که تاحدودی نظرات مون به هم نزدیکه,
خواستم نظرم رو دررابطه باسؤالی که مطرح کرده بودید روبیان کنم,
همون طورکه بزرگان گفتند وبنده بهش اعتقاددارم,اینه که آدمی ازخودشناسی به خداشناسی میرسه,
این خودشناسی همین طور بدست نمیاد,
همون طورکه گفتی: باتحقیق وخوندن کتاب های بااصل ونسب ومشورت کردن باافرادواجدشرایط ودرنهایت هم تفکروتأمل عمیق ونه سطحی آدمی دررابطه بادلیل آفرینشش,هدف ازوجودو زنده بودن
دلیل مردنش وخلق مخلوقات متعدد و... باعث میشه تاحدودی به این خودشناسی برسیم,
*ازجمله نشانه‏ های وجود خداوند این است که برایتان از جنس خودتان همسرانی آفریده تا بدان‏ها آرام گیرید و میان شما و آن‏ها دوستی و مهربانی قرار داد
در این (دوستی و محبت) برای کسانی که تفکر می‏کنند، نشانه ‏هایی وجود دارد.*» (روم: 21)
دوست عزیزم, چه خوب می شد این نوع مباحث شیرین وبه جا بین جامعه ی دانشگاهی به دورازهیچ سوء نیتی بیان بشه
اما...,
همون طورکه قبلا هم گفتم ازمطرح کردن این تیپ مسائل بین دوستهام*پسر* ابایی ندارم
اما خیلی ازدوستام بااینکه ازجنس خودم بودن می گفتن:توچقدربی دین وبی ادبی!
فقط باچندنفرکه به اندازه ی انگشتهای1دست نمیشن تونستم به نتیجه ی جالبی برسم,
وقتی نمی تونم باجنس خودم مشورت سالمی که نتیجه ی خوبی رودربرداشته باشه داشته باشم,
چطورمی تونم این تیپ مسائل روبا جنس مخالفم که چندان آشنایی ازروحیاتش ندارم بیان کنم؟
آیا اونها هم مثل پسرها به من تهمت بی ادبی وبی نزاکتی وبی دینی و...نمی زنند؟
به نظرم همه چیزبه سیستم آموزشی ودرک وشعورمن نوعی بستگی داره,
به امید روزی که تحصیلات ومدرک دانشگاهی مون باعث افزایش درک وشعوروپیشرفت مون درتمام عرصه های زندگی بشه,
نه اینکه صرفاابزاری برای إفه وکلاس و پز دادن وبدست آوردن شغل باشه,
وبه امیدروزی که*پسرهای نجیب تک پری دل شون ودخترهای باحیا شاهزاده ی رؤیاهاشون*روپیداکنند!شماروبه خدای منان می سپارم,
*یاحق*

saeed2367 سه‌شنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 01:09 ق.ظ

نظربالامال منه!

behnam چهارشنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 06:52 ب.ظ

2bare salam masud
indafe umadam ta nazaramo darbareye soalet begam
man fekr mikonam mohem nist ke hamsaram qablan che gozashtei dashte
mohem ine ke az hmin lahze ke be man mote ahhed shode pak bemune o pak zendegy kone
man ba dustanam dar in rabete harf nazadam valy ta jai ke midunam vaseye bishtare dustam in qazie mohem bude
good luck!

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 08:20 ب.ظ

سلام علیکم
دوستان دوستان اینجا محل نظر دادنه برادر خواهر های رزمنده لطفا واسه جنگ برن جبهه با تشکر دوستدار شما (اسمم به شما مربوط نیست)
خوب من یه پسر 22-3 ساله شهرستانیم.راستش مطلب خیلی باحالی بود چیزی که تو فکر همه هست ولی کسی جرات بیانشو نداره یکیم که میاد بیان میکنه اینجوری میشه اول از همه باید بگم به دلیل اوضاع نا بسامان س.ک.س در کشورمون بیشتر از 90% جوونای ما در پستوی خونشون در حال خود ارضایی هستن شاید همین برادرایی که شاکی شدنم این کاره باشن
خیلی از دخترای ما حاضرن برای ارضا خودشون یا برای تقویت روحیشون و جبران کمبود احساسی که خانواده هاشون به خاطر اجتماع بدمون واسشون به وجود میارن با هر خری تو هر سنی بخوابن فقط به شرط اینکه بکارتشونو از دست ندن(برادر خواهرایی که میخوان بگن اینجوری نیست یه نگاهی به کثافتایی که دارن توش غلط می زنن بندازن)
پسرایی که تا یه دختر سکسی می بینن میرن خونه و بعدشم میرن تو فکر و بعدشم ......
واما خودم من عقیدم اینه که آدما باید این حسو نگه دارن تا وقتش برسه حالا وقتش کی هست؟ به نظرم خدا خواسته اون دو نفری که باید واسه هم باشن با هم سکس داشته باشن از طرفی خیلی قشنگه وقتی تو با کسی اولین سکسو تجربه کنی که قراره تا آخر عمر باهاش باشی.خود من تا وقتی همسر آیندمو پیدا نکرده بودم این کارو با هیچکس انجام ندادم حالا تکلیف کسایی که طلاقین یا حالا به هر دلیلی با یکی دیگه این کارو کردن چی میشه ؟ به نظرم باید به آدما فرصت داد به نظرم اگر حس کردی که طرفت همسر آیندته دیگه باید راحت باشی و به گذشتش فکر نکنی واینکه انسان جایزالخطاس
پس نظر کلی من اینه چه پسرا چه دخترا باید این حسشونو نگه دارن تا مطمئن شن که طرف همسر آیندشونه بعدش دیگه هر کار می خوان با هم بکنن (البته باید حواسشون باشه که کاملا مطمئن شن که طرف همسر آیندشونه خصوصا دخترا چون نامردی یکی از تخصص های ما پسراس و اینکه چجوری بفهمین که طرف همسر آیندتونه کاملا شخصیه و هر شخص به شیوه خودش می فهمه)

Efair شنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 03:06 ب.ظ http://RoyalPlus.mee.ir

سلام
امیدوارم حالتون خوب باشه.
اصلا نمی خوام سعی کنم نظرات دیگرانو تغییر بدم.
تو این مدت به این نتیجه رسیدم که هیچ چیز درستی وجود نداره.
بیشتر باید آدمها رو شناخت.
من نه با سکس قبل از ازدواج موافق و نه مخالف
بیشتر دوستی هام هم دوستیه معمولی بوده ، واسه کار، واسه درس و ...
حالا دوستایی دارم که دخترن نه دوست دختر.
وقتی همه چی به سکس بند می شه. وقتی زندگی می شه یه حس غریزی بدون عشق. همه چیز تکراری می شه. اونوقته که آدما راحت همدیگرو دور می زنن. اونوفته که احساسات و اخلاق فدای کاری می شه که ارزششو نداره.
باید به این مسئله یه طور دیگه نگاه کرد. ولی حیف که حسش نیست بنویسمش.
کلا حسش نیست. آخه تازه امروز فهمیدم که یه راهی که تا حالا اومدم اشتباه بوده. نمی دونم باید برگردم یا ادامه بدم.
روز دوستای با جنبه و با شخصیتم بخیر.
خدا نگهدارتون

behnam پنج‌شنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 09:51 ق.ظ

salam aqa masud
khubi duste man
fekr konam vaqtesh shode ye poste jadid bezary
akhe engary dge bache ha nemikhan nazar bezaran:-)
good luck!

... جمعه 17 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 03:31 ب.ظ

استاد هاشمیان! اینکه دوست دارید متفاوت فکر کنید خیلی خوب و قابل احترامه. اما وقتی می بینم با یک متن احساسات این همه آدم رو جریحه دار کردید. به این نتیجه می رسم که شما یا بلد نیستید منظور های خوب خودتون رو خوب بازگو کنید یا اصولا منظور حسابی برای گفتن ندارید.
به نظر من در مورد مهندسی کامپیوتر مطلب بنویسید و روش های آموزش برنامه نویسی. مطالبی رو که به تجقیقات و جمع آوری داده ها نیاز داره نیازمند بررسی کارشناسانه بیشتر توسط اهل فن هستند.
متاسفانه شما نمی تونید مرزهای بین خیال و واقعیت رو به خوبی تشخیص بدید.
قصد توهین ندارم اما کمتر حرف بزنید بهتره. افکارتون پخته تر میشه.
اسمم رو نوشته بودم اما دیدم رابطه امون مهمتره. دوست ندارم شما رو از دست بدم.

محمد ه. جم شنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 12:44 ق.ظ

سلام بر دوست خوبم مسعود
خسته نباشی. میخواستم ی راست برم سر جواب پستت ولی وقتی آخرین نظر رو که دیدم نتونستم این رو نگم. کسی که به ظاهر خودشو دوست مسعود میدونی و برای خودش داستان میگه به چند نکته توجه کنه بعد درفشانی کنه. بدون کجا اومدی و بحث راجع به چیه!؟ این وبلاگ حرف های خودمونی ی انسانه. اینجا یه انسانه نه مهندس کامپیوتریا هرچی.حالا اومدی قدمت رو چشم. تو اگه برات اهمیت داشت اگر بر فرض اینا ایراد بود که نیست نباید جار بزنی و دوره بیافتی که فلان. ایمیل مسعود که تو وبلاگ هست.خصوصی بهش حرف بیربطت رو میگفتی. حالا کاری هم ندارم که از حرفای نپخته ات معلومه که سنی نداری و به نسبت نه تجربه نه درک درستی از زندگی.و خیلی نکته های دیگه که نمیخوام فضای وبلاگ عوض بشه.
مسعودجان عذر خواهی میکنم اگه بی ادبی کردم.
باید بگم که مطلبی که گفتی خیلی ذهن منم به خودش مشغول کرده بود از اوایل جوانی هیچ وقت هم به جواب قانع کننده نرسیدم حتی در موارد مشابه. جامعه ایران خیلی پیچیدست. با این حال من دوست دارم اگه کسی رو به عنوان همسر برگزیدم چون اونی که الان هست رو انتخاب کردم به گذشته اش کاری نداشته باشم.چون باکره بودن تضمین انتخاب خوب نمیتونه باشه.همون جور که گفتی این موضوع چون عرف بوده ته ذهن خیلی جوانها هست که با تغییر فرهنگ در امتداد سالیان طولانی قابل کم رنگ شدنه. بحث طولانیه. سرت رو درد نیارم.
شاید بالغ بر ۷۰٪ اطارفیان من براشون مهم باشه. ولی نظرم اینه که این رقم در حال کم شدنه.
۲۶ ساله از تهران.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد