به شاهزاده رویاهایم

این وبلاگ، مجموعه نامه هائیه برای شاهزاده رویاهام. شاهزاده ای که هنوز دارم دنبالش می گردم. عین نامه های جودی ابوت...

به شاهزاده رویاهایم

این وبلاگ، مجموعه نامه هائیه برای شاهزاده رویاهام. شاهزاده ای که هنوز دارم دنبالش می گردم. عین نامه های جودی ابوت...

هزار حرف نگفته

همه چیز از زمانی شروع شد که برای عید دیدنی رفتیم خونه فاطمه و شوهرش!
فاطمه گفت: کارشناس برنامه هزار راه نرفته گفته 80 تا 90 درصد زنان ایرانی در روابط جنسی توسط همسرانشون ارضاء نمیشن! و بعد فاطمه تصمیم گرفت اینو تحقیق کنه پس شروع کرد به آمارگیری از مادرش و زنان اطرافش. و با تعجب دید که اونها اصلا نمی دونن ارضاء یعنی چی و در جواب فاطمه خنده شون می گیره! پس فاطمه نتیجه گیری کرد که دلش میخواد دخترش پیش از ازدواج روابط جنسی رو تجربه کنه تا مطمئن باشه که شدت نیاز اون و همسرش به سکس یه اندازه اس!
این حرفها منو حسابی به فکر فرو برد. از خودم پرسیدم چرا تعداد خیانتها، ازدواجهای مجدد یواشکی یا طلاقهای ناشی از عدم ارضاء جنسی طرفین انقدر زیاده؟
بعد از بررسی های مختلف فهمیدم که شاید یکی از مهمترین دلایل این مساله، فراوانی یه بیماری روانی در جامعه ماست که روانشناسها بهش میگن واپس زدگی جنسی! روانشناسها میگن اگر تو گوش یه نفر از بچگی و اوان بلوغش دائما هر تلاشش برای کسب لذت جنسی رو گناه بنامی تا سرکوب بشه، اون نسبت به جنسیتش احساس بدی پیدا می کنه و بعدش حتی وقتی پیش همسرشه ضمیر ناخودآگاهش اجازه لذت بردن از سکس رو بهش نمیده.
این بیماری در حالت حادش اختگی روانی نام داره و زمانیه که رغبت فرد به سکس کاملا از بین میره اما در حالت عادیش که بسیار شایعه در مردان باعث تلاش برای زودتر ارضاء شدن بجای لذت بردن از فرآیند سکس میشه و در زنان این احساس گناه باعث پرشور نبودن و انفعال در حین عمل، کمتر لذت بردن و دیرتر ارضاء شدنشون میشه.
اثر فیزیکی واپس زدگی جنسی یعنی زودارضایی مرد و دیرارضایی زن رو میشه با آموختن روشهای همزمانی ارضاء، کمتر کرد اما اثر روحی واپس زدگی جنسی که لذت نبردن از جریان سکس و پرشور نبودنشه تنها زمانی حل خواهد شد که سکس رو یه هنر ببینیم و به خودمون اجازه رویا پردازی و یافتن روشهای متنوع برای انجامش رو بدیم تا هر روز روشها و برخوردهای متنوع تری برای حفظ طراوت سکسمون پیدا کنیم. مثل هنر دیدن آشپزی برای آموختن روشهای متنوع آشپزی و پختن غذاهای خوشمزه و افزایش لذت غذاخوردن. (نه مثل من که سالهاست هر وقت به دختری که دوستش دارم فکر می کنم دلم نمیخواد توی تخیلاتم هم اونو با یه ظاهر زننده تصور کنم!)
سیستم سنتی ازدواج ایرانی که مبتنی بر معرفی اطرافیان، چهار جلسه خواستگاری و سپس انتخابه اگر چه موندگارتره و کمتر از ازدواجهای پس از تجربه دوستی منجر به طلاق میشه اما فقط کسانی می تونن خودشونو راضی به چنین سیستمی بکنن که معیارهاشون برای انتخاب همسر کدبانوگری، توانایی بزرگ کردن بچه و توافقات کلی اخلاقیات اجتماعی یا مذهبی باشه وگرنه دوست داشتنی بودن یا اعصاب خورد کن بودن خصوصیات شخصیتی طرف در حد شد شد، نشد نشده که این برای کسانی مثل من که نیاز به دوست داشتن و دوست داشته شدن جزو نیازهای مهم زندگیشونه مثل کابوسه اگه مثل کاظم هر بار که دارم با تموم وجودم از دغدغه های مهم زندگیم حرف می زنم ببینم همسرم در حال گوش دادن به من از سر بی حوصلگی، نرم نرم داره پرزهای فرشو جمع کنه!
کلا این سبک انقدر شانسی و بیمزه و خالی از هیجان و عشقه که حتی خود ایرانیها هم تا به حال فیلمی نساختن که توش ازدواجی به این سبک رخ بده!
و البته پیروان این سیستم چون بدون هیچگونه رابطه و شناخت قبلی با همسرشون ازدواج می کنن چون از خیانت همسرشون پس از ازدواج می ترسن پس براشون مهمه با یه دختر باکره ازدواج کنن. خطری که در این سیستم احتمال وقعش زیاده اینه که چون دو طرف سلایق جنسی همدیگه رو نمی شناسن احتمال تفاوت رغبت طرفین به سکس زیاده.
مثل سارا که بخاطر عدم تمایل شوهرش به سکس ازش جدا شد یا مهسا که شش ماه بعد از ازدواج، بخاطر عدم تمایل شوهرش به سکس با جراحی بکارتشو برداشت و یکسال بعد هم از شوهرش جدا شد و تازه این مال نمونه های حاده نه نمونه های خفیف که 80% جامعه مونو در برگرفته!
اما روش جدید دختر پسرها که طرفدارانش نسل به نسل داره خیلی سریع زیاد میشه روش غربیشه که مبتنی بر دوستی پیش از ازدواجه که برای شناختن طرفه چه از لحاظ روحی و چه سکس. و در این سیستم چون اعتمادت به همسرت از شناخت روحی اون و دونستن میزان عشقش نسبت بهت نشات می گیره نه از باکره بودنش، باکره موندن به معنای عدم لذت بردن دختر از سکس و احتمالا نشونه یه بیماری جسمی یا عقده روحیه!
اما چون اکثر ما سیستم سنتی که حتی دوستی پیش از انتخاب رو غیر مجاز میدونه رو خیلی سفت میدونیم و هم خونگی و سکس سیستم مدرن رو خیلی شل هر کس این وسط یه جایی گیر کرده و همه چی قاطی پاطی شده!
بعضی در حد دوستی رو مجاز میدونن، بعضی بوس، بعضی ارضاء، بعضی سکس و نهایتا هم خونه شدن بستگی داره که مبارزه بین احساس گناه و نیاز به دوست داشتن هر کس رو در چه موقعیتی نگهداره! مثلا بعضی پسرها که برای برآورده شدن نیازشون به عشق یا سکس، دوستی و سکس رو تجربه می کنن وقتی میرن پای ازدواج براساس القائات سیستم سنتی سعی می کنن امنیت ازدواجشونو با باکرگی همسرشون تضمین کنن و دخترانی که نیازشون به عشق رو با دوستی برطرف می کنن برای اینکه بتونن براساس سیستم سنتی ازدواج کنن، انواع روشهای سکس و ارضاء بدون از دست دادن بکارت رو می آموزند تا بتونن به شوهر آینده شون دروغ بگن! و این دروغ و ریا رو من دوست ندارم.
من با دوستهام راجع به این موضوع حرف زدم و هزار حرف نگفته از ارزش والا تا ایرادات باکرگی شنیدم! فهمیدم پسر دخترها نه اینکه هیچوقت روشون نشده با هم راجع به این قضیه حرف بزنن چقدر تعجب می کنن اگه نظرات همدیگه رو بدونن؟!
مثلا توی بابل دختری بهم گفت: تقریبا خیلی کم هستن دخترهایی که پیش از ازدواج حاضر به سکس باشن. و دختر دیگه ای بهم گفت که جز یه نفر، بقیه دوستانش سکس رو تجربه کردن!
این نظرات منو به این فکر انداخت که از شما بخوام تا در این نظر سنجی شرکت کنید. پس لطفا به سئوالات زیر جواب بدید.
(اگر می خواهید ناشناس نظر بدید لطفا جنسیت، سن و محل زندگیتان (شهرستان یا تهران) را بنویسید.)

سئوالات دختران :
1- رابطه دوستی پیش از ازدواج را برای خودتان تا چه مرزی مجاز می دانید؟ (از دوستی گرفته تا بوسه و نوازش و آغوش و ارضاء و نهایتا سکس)
2- فکر می کنید چند درصد از دختران دوروبرتان تجربه ای در این زمینه را داشته اند؟ (می توانید بر حسب نوع رابطه یا موقعیت جغرافیایی یا سن و سال و هر چیز دیگری طبقه بندی کنید.)

سئوالات پسران :
1- رابطه های همسرتان پیش از آشنایی با شما را تا چه مرزی مجاز می دانید؟ (از داشتن دوست پسر گرفته تا بوسه و نوازش و آغوش و ارضاء و نهایتا سکس)
2- فکر می کنید چند درصد دوستانتان برایشان باکره بودن همسرشان مهم است؟ ( می توانید بر حسب شهرستان یا تهران یا سن و سال طبقه بندی کنید.)

لطفا به دوستانتان بگوئید که در این نظرسنجی شرکت کنند.
نظرات 75 + ارسال نظر
... شنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 08:32 ق.ظ

من از اینکه دوست دارانت رو و شاید خودت رو ناراحت کردم معذرت می خوام.
قصد ناراحت کردن کسی رو نداشتم. اما هنوز معتقدم بیشتر فکر کنیم. همه...

[ بدون نام ] شنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 10:54 ق.ظ

سلام به عنوان یک دختر نظر میدم
رابطه قبل از ازدواج رو تا یک دوستی ساده مجاز میدونم اکثر دوستانم از این حد تجاوز نکردند اگر هم کردند حتما نمیگن
ولی به پاک بودن دختر قبل از ازدواج اعتقاد دارم و اگه پسر بودم با دختری که باکره نباشه ازدواج نمیکردم
از برادرم و خیلی از پسرای اطرافم پرسیدم همین نظر و داشتن

من پنج‌شنبه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 09:35 ق.ظ

سلام اقای مسعود هاشمیان
شما راجع به همه چی می نویسی قلم خوبی هم داری وبه عنوان یه استاد دانشگاه می تونین روی خیلی تاثیر بزارین از شما خواهش میکنم راجع به عشق یه دانشجو به استادش چیزی ننوشتین دانشجویی که من باشم واستدی که اقای خ باشن خواهش میکنم یه بارم که شده راجع به این موضوع بنویسیداگه نوشتین به میل زیر یه نسخشو بفرستین شاید فرجی شد rkhoshlahn91@gmail.com

شیطون بلا یکشنبه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 08:36 ب.ظ

شخصا به عقاید دیگران احترام میزارم ولی من با رابطه قبل از ازدواج موافقم....چون فکر میکنم اگه کسی که قراره باهاش بمونم و بهش متعهد باشم نتونه من رو راضی نگهداره و تو رابطه نتونم عشقش رو حس کنم باعث افسردگی من میشه.

و اینکه از بین دخترهایی که تونستن با پسری صمیمی بشن فکر نکنم کسی حداقل بوسه رو امتحان نکرده باشه....ولی همه از ابرازش واهمه دارن

یه خانم ناشناس سه‌شنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 06:19 ب.ظ

سلام . به خاطر طرح این موضوع ازتون تشکر می کنم و فکر می کنم جسارتتون قابل ستایشه. و جوابهای همراه با توهین بعضی از خواننده ها رو بذارید به حساب هزینه ای که باید برای
برداشتن گامهای نخستین در هر جامعه ای پرداخت .حرف برای گفتن و بررسی مورد از جهات متفاوت زیاده .اما در یک نگاه کلی و به دور از باید ها و نباید هایی که تو جامعه ما گریبان این مسئله رو گرفته و مانع می شه که واقعییت نمایان بشه این نوع ارتباط (حال در هر سطحی که مورد توافق طرفین باشه) لایه های دیگری از شخصیت دو طرف رو بیان میکنه و میخوام تاکید کنم نتیجه اون در شناخت فرد از خودش منحصر بفرده.اما اگه بخوایم موضوع رو تو اجتماع خودمون ببینیم باید بگم که در یک ارتباط دوستانه و منطبق بر معیارهای رفاقت یه دختر اصلا" اصلا" به راحتی به این جا نمی رسه که بخواد چنین رابطه ای داشته باشه.من نمی تونم آمار دقیقی بهتون بدم ولی اینو می گم که تفکرات به گونه ای داره پیش می ره که با این موضوع موافقند و آمارش داره افزایش پیدا می کنه هر چند که تو ظاهر
اثری ازش نباشه ولی انکار اون به نظرم ندیدن واقعییته.

! چهارشنبه 29 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 10:01 ب.ظ

استاد چرا دیگه نمینویسید؟؟؟؟؟
موضوع جدید بود جوابهای داده شده جالب بحث در موردش طولانیه.....

بنویسید دلم برای نوشته هاتون تنگ شده

saeed2367 پنج‌شنبه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 12:06 ب.ظ

ما اعتراض داریم@مطلب نیازداریم!
بابا استادگرانقدر اگه میشه جواب بده دلمون برات تنگ شده!
الوالوالو!
الوالومن جوجوأم!

! پنج‌شنبه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 07:57 ب.ظ

اون مسعود دوست داشتنی ما کو؟

saeed2367 جمعه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 09:04 ب.ظ

اون مسعود دوست داشتنی ما رفته گل بچینه!
لی لی لی لی لی!!!

behnam شنبه 1 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:22 ق.ظ

salam dustan
yekam sabr dashte bashin
man motmaennam masud mikhad ba daste por(mese hamishe)biad
faqat age sabr dashte bashin halle
good luck!

xx شنبه 1 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 07:31 ب.ظ

بسیار دور از هم قد کشیده ایم . هر یک بر فراز صخره ای بلند و دره ای عمیق میان مان که با هیچ خاکستری پر نخواهد شد . جدایمان کردند . از روز اول مهر . با پوشش های متفاوت . مانتو و مقنعه و چادر تیره بر من پوشاندند و تو را با لباس فرم و کله ای تراشیده به ساختمانی دیگر فرستادند . من رابه مدرسه ی دخترانه و تو را پسرانه . دانشگاه هم که رفتیم جدایمان کردند . با ردیف های دور از هم . نیمکت های خانم ها و آقایان . با درها و راهرو ها و ورودی ها و خروجی های خواهران و برادران .
جدایمان کردند و ما بسیار دور از هم قد کشیدیم . در اتوبوس با میله ها و در حرم و امامزاده با نرده ها و در دریا و ساحل با پارچه های برزنتی.
آنقدر دور و غریب از هم بزرگ شدیم تا تو شدی راز درک ناشدنی ای برای من و من شدم عقده ی جنسی سرکوب شده ای برای تو .تا هر جا که دیگر نتوانستند جدایمان کنند، در تاکسی و خیابان ، از زور بیماری و عقده های جنسی خود را به من بمالی و برهنگی ساق پایم حالی به حالی ات کند و نگاه حریص ات مانتو ام را بدرد .
جدا و بسیار دور از هم قد کشیدیم انقدر که تا پایین تنه هایمان معذب مان کرد خیال کردیم عاشق شده ایم و چون عاشق هستیم باید ازدواج کنیم و بعد هم با هزاران عقده ی بیدار و خفته به زیر یک سقف رفتیم .
بسیار دور از هم قد کشیدیم . انقدر که دیگر نگاه مان نیز یکدیگر را خوب و درست ندید و نگاه های انسانی جای خود را به نگاه جنسیتی دادند درهمه جا . در محل کار ، در محافل فرهنگی و علمی و حتی جلسات سیاسی .
و من باید تقاص همه ی این فاصله ها را بپردازم . تقاص دوری از تو و بر صخره ای دیگر قدکشیدن را . تقاص تو را ندیدن و نشناختن را . باید که تنم بلرزد وقتی هوا تاریک می شود و من تنها در خیابانم . وقتی دنبال کار می گردم . وقتی تاکسی سوار می شوم .
اینجا یک مستراح عمومی است به وسعت یک کشور . بهتان بر نخورد . آخر، سالیان است که در همه جای دنیا فقط مستراح ها را زنانه و مردانه کرده اند.

دختر کبریت فروش!(مژده از تهران) دوشنبه 3 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:26 ب.ظ

سلام.
دختر خیلی جوانی هستم که پاک بودن مهمترین معیار من برای انتخاب همراه از جمله همسره . به نظر من باکره بودن من برای اون شخص باید مهم باشه این میتونه پیوند محکمتری رو بین طرفین برقرار کنه از اونجایی که من وجود خودم رو به طرف مقابلم هدیه می کنم دوست دارم اول و آخر برای اون باشم که این احترام و عشق رو می رسونه که من از روی هوس و میل غریزی خودم رو ارضا نکردم تا روزی نه از روی هوس بلکه از روی عشق و محبت در اختیارش قرار بگیرم .
همچنین این انتظار متقابلا وجود داره .ارتباط جنسی قبل از ازدواج از نظر من با خیانت بعد از ازدواج هیچ فرقی نمی کنه.البته که ممکنه در روابط دوستانه ای که به هر دلیلی ممکنه به وجود بیاد از اونجایی که احساسات ممکنه حاکم بشه که میشه گفت درصد بالایی از اونها بی پایه و اساسه ارتباط خاص تری هم شکل بگیره که کاملا بستگی به نوع ارتباط و افرادش داره که بهتره نباشه چون خاطره ای در ذهن بر جای می گذاره که با جایگزین شدن فرد جدید تداعی می شود و مشکلات خودش رو به همراه داره .
برای پسر مهمه که رابطه ای از قبل نداشته باشه چون این طور نشون میدهد که هوسرانی نکرده چون برای پسر این کار به منزله فرو رفتن در باتلاقه و یا نوشیدن آب شور که تشنه تر می شود.
و برای دختر هم مهمه چون دختر به عفیف بودن و پاکدامنی شهرت داره و زیباییش هم در همینه که آلت دست دیگران قرار نگیره .اما یادمون نره شرایط استثنا رو فراموش نکنیم درسته که این شرط برای من و حتما خیلی های دیگر مهم است اما تنها ضامن خوشبختی نیست . شاید در شرایطی یکی از دو نفر رابطه ای رو تجربه کرده باشد اما در اصل انسان پاکی باشه چون باید دید این تجربه از کجا شکل گرفته از یک هوسرانی ...کنجکاوی ...بیکاری ...درک نکردن ارزشها ...و....یا رابطه عاطفی که وجود داشته و حالا تموم شده .
اما جالب این است که حتی در این شرایط خاص هم من به شخصه توجیه نمی شوم چون نمی تونم این فکر رو تحمل کنم که طرف من با فرد دیگه ای بوده و طعم لذتش رو چشیده .این هم از خودخواهی های من است!!!
دوستی قبل از ازدواج هر شکلی که بخواهد میتونه داشته باشه اما با در نظر گرفتن این که با این شخصی که الان هستی چند درصد ممکنه بمونی . اولین تفاهمات باید روحی باشه اون موقع است که از جسمی بودنش هم لذت میبریم. اگه این تفاهمات نباشه تبدیل به یه عادت می شود و یا یک راه بهتر برای برقرار کردن رابطه جنسی . اگر از اول پل ارتباطی روحی ساخته نشود و ارضا جنسی صورت بگیرد این ارتباط کامل نیست و در تعدد .این رابطه به بهانه ای برای انتخاب و شناخت همسر تنها محدود به یک موضوع می شود . چون همه می دونیم که موضوع ارتباط جسمی و جنسی جاذبه و کشش بیشتری رو داره.
اطراف خودم رو در نظر نمیگیرم اما در کل فکر میکنم تعداد کسانی که این تجربه رو داشتند پنجاه به پنجاه است. در مورد خودم دلم می خواهد اولین و آخرین تجربه ام با یک نفر باشه...اون کسی که نمی دونم کیه و کجاست...کسی که روحم رو تسخیر میکنه و بالاکس ...کسی که نمیدونم کیه اما قبل از اینکه بدونم. دوسش دارم.
از موضوع مطرح شده ممنون هیچ وقت جدی بهش فکر نکرده بودم***

بابازاده_نرم افزار_87 سه‌شنبه 4 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:42 ق.ظ

سلام مسعود جان.تا بحال به وبت سر نزده بودم. اما بهم گفتن یک مطلب پورنوگرافی گذاشتی تو وبت کنجکاو شدم بخونمش.
و خوندمش...
نمی خوام همه چیزو بگم ...
فقط چند تا مساله
در مورد حکم صیغه و نحوه ی برحورد خانواده های متعصب در مورد این حکم شرعی باهات موافقم.ببین مسعود جان ، یکی از کامنت هات (کوروش کوچکیان صبور) به یه مطلبی اشاره کرد اما ناکامل. انسان در در دو نیاز بسیار حساس هست. غذا و سکس. اما این دو نیاز با هم یه تفاوتی دارن. نیاز به غذا سیری پذیره اما نیاز به سکس هیچ گاه ، تاکید می کنم هیچ گاه سیر نخواهد شد. حرف زیاد دارم واسه گفتن ، دوست داشتم می تونستم و فرصت داشتم همشو بگم
1). انسانی که قبل ازدواجش تجربه ی سکس داشته باشه ، اگه نتونه این مساله رو برای همسرش بپذیره ، خیلی احتمال بددل شدن نسبت به همسرش در اون وجود داره. چون خودش در خودش احساس گناه می کنه نمی تونه بپذیره که این گناه از همسرش امان نداره سر نزده باشه.
2)حتی اگر به او ثابت بشه که همسرش همواره پاک و دست نخورده بوده بازم باعث یه شکست درونی در اون فرد میشه. فرد تو خودش احساس گناه عمیقی میکنه و این حس میتونه به یه عذاب وجدان ناشی از خیانت به همسرش منجر بشه. و در نهایت ... در زندگی آرامش نخواهد داشت
3)با این نظریه ای که تو دادی هرکس باید راه بیفته و به هر کسی که احساس کرد خصوصیات مورد نظرشو داره پیشنهاد سکس بده تا از اون نظر هم چکش کنه و با خیال راحت به سر زندگیش بره. این باعث میشه اون فرد به سکس با افراد متعدد عادت کنه. راحت تر بگم ، خیانت بعد از ازدواج در اون فرد خیلی زمینه پیدا می کنه. چون دیگه قبح این کار در روحش از بین رفته.
4)به نظرم بازگشت به اسلام زیباترین راه حل برای این مشکله.یکی از دوستان گفت که تا جمهوری ما اسلامیه همین مشکل رو خواهیم داشت :من دو تا حرف دارم ، اولا با ایشون هم نظرم البته از این نگاه :تا اسلام ما ، این اسلامی باشه که مثل یه کاسه ی وارونه هست همین مشکلات هست. اسلام حقیقی برای این مشکل درمان ارائه کرده. دوما اگه منظور ایشون این بوده که مدل غربی مدل بهتریست چرا در غرب این همه آمار طلاق بالاست؟چرا در غرب بحران انحطاط خانواده رخ داده؟ چرا روشنفکران اجتماعی غرب به فکر تجدید نظر در روند طی کرده هستن و خودشون هم معتقدن که راه رو عوضی رفتن؟ اشتباه غرب در این بود که خیال می کرد اگه سکس رو آزاد بذاره زمانی می رسه که همه از این نیاز ، بی نیاز میشن. اولا همون طور که گفتم این نیاز در انسان به گونه ای هست که هر چه بیشتر به او بچشانی او تشنه تر می شود و فراتر را می خواهد. دوما اگر هم حدس آنها درست می بود و جامعه از این نیاز بی نیاز می شد، تازه اول انهدام بنیان خانواده می بود. یعنی بازی ای که غرب در رابطه با مساله ی حساس رابطه ی جنسی و نیاز جنسی غرب آغاز کرد ، یک بازی باخت _ باخت بود.
5)مسعود جان فکر نمی کنی اگه قرار بود همه چیز برای زندگی راحت انسان در دنیا فراهم می بود و انسان بی هیچ کمبود و سختی ای در این دنیا زندگی می کرد ، دیگر نام این دار را دنیا نمی گفتند؟!اونوقت اینجا می شد بهشت! خدا تو قرآن کریم می فرمان :خلق الانسان فی کبد(همانا ما انسان را در سختی آفریدیم). چندین بار خدا اشاره می کنه که دنیا محل
آزمایش بندگان است. و میگه که ما هرکسی رو به نحوی آزمایش می کنیم. و بدون که جمع کثیری از آدما با این قوه شهوت لجام گسیخته آزمایش شدن و خواهند شد.
6)به نظرم برای فهمیدن راه درست ، نظر سنجی (به قول زاوش دموکراسی!) احمقانه ترین کاره. اونم تو همچین مساله ی حساسی. حالا سر اینکه اصلا دموکراسی یعنی چی و چقدر درست و قابل اتکاست برای بشر و ... نمی خوام اینجا بحث کنم. چون حرف زیادی واسه گفتن دارم. تو این مساله ی حساس ، بهترین راه رجوع به اسلامه ، مکتبی که مهجور مونده تو این دور و زمونه و اتکا به اون تعبیر به سنتی بودن میشه. در حالی که یکی از خصوصیات و معجزات این دین که اونو از بقیه ی ادیان (چه الهی چه بشری و چه اومانیستی)متمایز میکنه اینه که برای هر نیاز بشر در هر زمان پاسخ و چاره ی اندیشیده. اگه می خوای به جواب سوالات برسی بهت توصیه می کنم به کتاب
(((((شهید دکتر سید رضا پاک نژاد))))))
رجوع کنی. دکتر نقره کار که برای بسیاری از دانشجویان دانشگاه علوم و فنون خیلی قابل قبوله(اما برای من نه کاملا) هم مدعی بوده که تو عمرش هیچ کتابی در زمینه ازدواج و نیاز جنسی و ... مثل مجموعه کتاب های این شهید ندیده. خیلی هم کمیاب (شایدم نایاب) باشه کتاباش.من جلد 39 رو دارم. در مورد روش شوهر داری در اسلامه. جلد 37 و 38 و 21 و ... خیلی برای سوالات خوبن. فکر کنم یکم از سوالاتت تو همین جلد 39 باشه. اگه خواستی بهم میل بزن تا برات بیارم.
میدونم خیلی طولانی شد. دیگه برم بخوابم
راستی...
من هیچ وقت حاضر نیستم همسری رو انتخاب کنم که حتی با یه پسر قبل از من دوست بوده باشه. میدونی که منظورم ارتباط کاری و دانشجوئی و عرف جامعه نیست. دوست ندارم دوست دختر کسی بوده باشه و حتی فقط در حد لاس زدن کلامی! با هم بوده باشن.چون هرچه برای دیگران میپسندم ! برای خود هم میپسندم(این طوری بگیم خوشگل تره) خودم نیز چنین خواهم کرد. ان شاء...

امید نیک شنبه 15 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 06:55 ب.ظ http://alef-mim-roshan.blogsky.com/

آقاجان ما ارادت داریم. نتایج نظرسنجی تان را منتشر نمی فرمایید؟

[ بدون نام ] یکشنبه 17 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 04:23 ب.ظ

سلام
حیلی جالبه که بعضی ها فحش دادند بعضی ها جواب دادند.. نظراتی کاملا متفات البته ابنقدر طولانی بود که حوصله ام نشد تا آخر بخونم
نمیدونم این همه صراحت شما خوبه یا نه!! ولی فکر کنم همینکه همه ارتباطات جنسی رو بد میدونند(توی پست گفتید خودتون) باعث میشه بعضی ها عکس العمل تند نشون بدن
البته برام عجیبه که یک استادی که با دختره وپسرهای زیادی در ارتباطه اینقدر راحت بنویسه..نمیدونم چی درسته!!اما فکر میکنم اینها مطالبیه که باید بدونیم من مجردم و توی خانواده ما برخورد مناسبی(از نظرمن) در مرد مسائل جنسی نشده...اصلا مطرح مکیشه و منم روم نمیشه هیچوفت بپرسم با اینکه ۲۰ سالمه چیز زیادی از ارتباط جنسی نمیدونم و فکر میکنم الان نه اما موفع ازدواج ممکنه مشکل ساز بشه
پس مطرح کردن اینها بد نیست
من هرگز دوستی رو نمیپسندم و با دختر طهرونی موافقم و به نظرم دین اسلام فکر اینو هم کرده فقط باید به دستوراتش مراجعه کنیم

:)

رمضان جمعه 28 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 08:47 ب.ظ

مهراوه پنج‌شنبه 16 دی‌ماه سال 1389 ساعت 10:20 ق.ظ

اصلا رابطه قبل از ازدواج رو قبول ندارم فقط در حد آشنایی
به نظر من 75 درصد دخترا تو دوستی هاشون سکس دارن

زهرا شنبه 21 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 11:11 ق.ظ

دوستی دختران را فقط تا اغوش و مجاز میدونم نه بیشتر

سوده یکشنبه 30 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 08:00 ب.ظ

درود بر شما
بعد از این که با خوندن چند پست قبلی کلی دل کوچیکمون گرفت یهویی چقد خوشحال شدم که بعضی ادم ها کمی بازترن!
رباطهی دوستی...
مشاور من میگه تو دنبال پدر گمشدت می گردی
واسه همین با هیچ کدوم از بچه های دانشگاهت دوست نمیشی
واسه همین همه ی دوستات پسرن
راست میگه
ولی پسرای جامعه ی ما دیوانه ان
اگه نخواس باشون سکس کنی دوستیت دوستی نیست
اگر هم بخوای حتی همون پسر در نهایت میگه دختره مشکل داره
کمن ادمهایی که شعورشون بیش از این هاس
تازه اعتقاد رایج بین حتی جوان های روشن فکر اینه که اگه پسری از دختری خوشش بیادو بخواد باش زندگی کنه بهش دست نمیزنه....!!!!!!!
من نمی دونم این کلام بیهوده از کجا ناشی میشه ولی مطمئنم نمی تونم درک کنن که دو تا آدک بخوان یه عمر زیر یه سقف زندگی کنن و ندونن که می تونن از نظر جنسی هم رو به ارگاسم برسونن یا نه...
جالب تر اینه که یه دسته ای که فک می کنن بهترن به معاشقه اکتفا می کنن که فک کنم این فاجعست...
مغاشقه اول بر انگیختگی احساساته
همه می تونن با دادن کمی انرزی همو بر انگیخته کنن و لی کیا می تونن تا آخرش لذت ببرن؟
مشکل این جاست که ادمها سکس می کنن بی هدف در کنار هم موندن
و فقط به لذت لحظه ای فکر می کنن

این ابتذاله....
من چون اصولا دوستهام پسرن پاسخم به سوال دوم در مورد اونها درست تره که تقریبا ۹۵ ٪
ولی دخترا ۵۰-۵۰ فک کنم....
عجب دنیایی داریم!
شب خوش

سوده دوشنبه 1 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 05:49 ب.ظ


وقت طواف درخت اقاقیاست
هنگام سجده به محراب غنچه‌هاست

وقت نماز بر بدن پاک چشمه‌ است
وقت قرائت گل قرآن به نغمه‌هاست

هر صبح تا به شام " لک صُمنا " بخوانده‌ام
وقت گشایش و همه افطار روزه هاست

حج و جهاد و نماز و زکات و خمس
نیمی ز دین و عشق تو تکمیل نیمه‌هاست

اذنی بگیر و به قلبت قبلتُ گوی
زوجتُ را جواب ،که شیرین لحظه‌هاست

کامی عسل بنه به دولبهای دوست که

هنگامه وصال تو اشکش به دیده‌هاست
سوده

سوده دوشنبه 1 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 05:50 ب.ظ



دست در گردن هم: مصرع اول ، دوم،
رهگذاران خیابان غزل، مستامست!
من کجا رهگذر کوچه مصرع بودم؟
تا که مهرت به دلم قافیه بست

وصف چشمان تَر من شده هر بیت غزل
شرح سیلی که شکافد بُن بست
کی توانم که ز شوقت بنویسم پرواز ؟
که غم عشق تو بالم بشکست

بارها کرده مرور این قلم خسته من
راه پر لغزش لبهایت را
دست لرزان من و کاغذ خیس
نتوانم که سرودن رخ زیبایت را

باز امشب تن تنهایی خود را دارم
تا به یاد تو در آغوش کشم
رقص دست من و آهنگ صدای نفست
حرف دل از تن تو با لب خاموش کشم

دست در موی خیالت ببرم همچو نسیم
عطر موهای تو را بر گذر باد دهم
عشق در مدرسه خواب خوش شب هنگام
به نوآموز کلاس لب تو یاد دهم

آه افسوس از این بیداری
که خیال تو و آغوش مرا کرده جدا
خواب بینم،بکشم، از تو نویسم، همه عمر
بپرستم به نمازم غم تو ،بعد خدا

سوده

سوده دوشنبه 1 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 05:52 ب.ظ



گوشم به راه تو تا کی خبر رسد؟
این بی خبر دلم به تو صاحب خبر رسد؟

تا کی به خواب ناز در آغوش گیرمت؟
غمنامه فراق تو جان کی به سر رسد؟

گویند سپاه ساز و سرتاسرش بگیر
زان پس ،تو بی حجاب برو در برش بگیر

من شب به شب به سوی تو راهی کنم سپاه
صدها هزار سپاهی ز اشک و آه

هر شب برایشان ز تو گویم هزار بار
از تو هزار گویم و از قلب بیقرار

گویم برایشان همه سختی کارزار
شمشیر و خنجر و تیر، از نگاه یار

گویم برایشان ز دولبهای لعل دوست
غمگینی تمامی عالم ز هجر اوست

گویم برایشان ز سخنهای دل شکن
پیروز رزم ناز تو با آه و اشک من

گویم ز دام تو کین جان اسیر اوست
جانی شده شکار به یک چاک پیرهن

گویم همه ز خطرهای راه تو
صدها هزار یوسف تنها به چاه تو

آنگه به سوی تو راهی کنم سپاه
صدها هزار سپاهم ز اشک و آه

دانم که سود نبخشد خیال من
گوشم همیشه بماند به سوی راه



یه بنده خدا دوشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:23 ق.ظ

راستش من حدود بیست سالیه که ازدواج کردم. قبلا هم هیچ تجربه ای با جنس مخالف(مرد) نداشتم. شاید باور نکنید ولی هنوز هم از رابطه با همسرم مثل روز اول لذت می برم. چون او هم هیچ تجربه ای پیش ازدواجمون نداشته بنابراین توی مدت هم عشقمون نسبت به هم روزبه روز بیشتر شده و هم از احساس لذتمون چیزی کم نشده. من باور نمی کنم کسی که قبلا تجربه جنسی داشته باشه بتونه به چنین آرامشی برسه. قطعا روابطش رو با قبلی ها مقایسه می کنه. به شما هم پیشنهاد می کنم همچنان پاک باقی بمانید و هرچه زودتر ازدواج کنید تا از مسیر صحیحش این نیاز طبیعی تون برآورده بشه. (باحلواحلوا کردن دهن شیرین نمیشه!)

[ بدون نام ] جمعه 27 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 03:14 ب.ظ

دلیلی نمی دونم که بخوام اسم و مشخصاتمو بگم چون خوب می دونم که از نوع قلم . به خوبی قابل شناسائی هستم.
از سن راهنمائی به حقوق زن ومرد فکر می کردم و توی دبیرستان به روابطشون و خیلی چیزای دیگه. از تو خانواده شروع کردم و مدام نظر همه ی اطرافیانم رو می شنیدم و همواره مورد سرزیش قرار می گرفتم تا حدی که یکی از دائی هایم به حد دعوا با من رسید و برادرم ازم حمایت کرد.کم کم به مدرسه هم کشیده شد و من افسرده که ما داریم به کجا می ریم؟؟!!!!!
سکس و روابط جنسی از نظر من همیشه قابل بررسی بود و هست. خوشبختانه تونستم علاوه بر ایران .توی فضای خارج از ایران هم تجربیاتی داشته باشم و بیشتر راجع بهش بدونم.
اینجا خیلی جای بحث نیست. اما کلی بگم که ما ایرانیها خیلی دروغ گو هستیم . حتی به خودمون و در شخصی ترین موارد. از نظر من سکس در عین حال که خیلی مهم است. هیچ چیز خاصی هم نیست. درست مثل انتخاب یه خوراکی .چگونگی و میزان اون بستگی به خودت داره. باکره گی و عدم سکس قبل از ازدواج بی معنی در عین حال که هرزگی رو هم دوست ندارم. در کل از هر نیازی که تبدیل بشه به یه نقص بدم می آد.یه سالی بود سیگار می کشیدم یه دفعه به خودم اومدم دیدم سیگار داره برای من تصمیم می گیره.ترکش کردم.

هستی جمعه 17 مهر‌ماه سال 1394 ساعت 01:06 ب.ظ

من خودم دختر 22 ساله هستم و در مشهد زندگی میکنم درمورد دوستی قبل از ازدواج با وجود این که دختری مذهبی هستم ولی به نظرم درنهایت تا بوسیدن مجازه و به نظرم 90 درصد دختران اطرافم دوست پسر دارند

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد