حتما تا حالا دیدین که یه سوسک چطوری از ترس مرگ فرار میکنه... درست مثل آدمها... امروز که فیلم افسون شده (Enchanted) رو دیدم بازم به این فکر افتادم که اگه دین یعنی دوست داشتن پس چرا ما نباید سوسکها رو دوست داشته باشیم؟ سوسک هم یه حشره هست مثل پروانه! به همون پاکی و معصومیت...
یه گاو اونقدر بچه شو دوست داره که به گفته شیخ رجبعلی خیاط، وقتی یه گوساله رو جلوی چشمهای مادرش می کشیم دلش به حدی به درد میاد که آهش میتونه یه عمر نفرینمون کنه تا بچه هامون تک تک جلوی چشممون بمیرن.
میدونستین سوسکها یکی از بامحبت ترین مادران در بین حیوانات هستند؟ فکر کردیم یه سوسک ماده چی می کشه وقتی بچه شو جلوی چشماش می کشیم؟
سوسک چه تقصیری داره که ما اونو نوازش نمی کنیم و نمی بوسیم؟ مشکل کثیفیشه؟ بچه که بودم سگ رو موجود ولگردی می دیدم که بین آشغالهاست، کثیفه، پر از بیماریه و ترسناکه... باورم نمیشد که یه روز بتونم یه سگ رو نوازش کنم، بذارم با زبون زبر و نرمش دستمو بلیسه و پوزه شو ببوسم و حتی ته دلم آرزو کنم کاش اسلام نجس اعلامش نمی کرد تا می تونستم یکیشو داشته باشم! بچه که بودم باورم نمی شد کثیفی های روی بدن سگ با شستن تمیز میشه و مشکل نجس بودش هم با شستن دستت بعد از نوازشش حل میشه...
سوسک که حتی نجس هم نیست! کی میدونه؟! شاید اگه به سوسکها هم به اندازه نیازشون غذا میدادیم و یه جای مناسب برای زندگی، مجبور نبودن بین فضولات غذاها زندگی کنن! گمونم با سوسکها هم میشه مثل سگها حرف زد! گو اینکه شاید مثل ماهیها نمیتونن واکنشی نشون بدن.
شاید اگه طوری به سوسک نگاه نمی کردیم که انگار خدا مرض داره و یه موجود مزاحم و اضافی توی دنیا آفریده، اونوقت موقع روبرو شدن با یه سوسک، بجای ترسیدن و کشتنش، اونو که مطمئنا از ترس مرگ و برای زنده موندن و غذا بردن برای بچه هاش و شوق تماشای بزرگ شدنشون داره فرار می کنه رو حداکثر می گرفتیم و با احترام از خونه می بردیم بیرون و حداکثر توی خیابون آواره اش می¬کردیم... راه دیگه ای بلد نیستم! مدتهاست که دارم فکر می کنم چطور میشه بدون آزار دادن سوسکها نذاریم آزارمون بدن، اما نمیدونم چه طور میشه این کارو کرد! شما نمیدونین؟ خیلی فکرمو مشغول کرده...
حتما تا حالا دیدین که یه سوسک چطور از ترس مرگ فرار می کنه... درست مثل آدمها...
سلام.
من که راهی جز هدایت این حیوون و حیوونای دیگه - از پشه گرفته تا هر جونوری - به یه جا که آروم مخفی بشن توی محیط آزاد ندیدم ... همیشه هم سعی کردم تا جایی که ممکنه این کارو بکنم ... کلاً عاشق انواع جونور ام! ...
http://i36.tinypic.com/3582p0m.jpg
midooni masoud, eslama azar resoondan be heivoona ro bad midooneh, vali raje be mojoodate moozi ham gofteh shodeh ageh mikhain bokoshin ,ba ye rah khoob ke kheili jooon marg nashan...khob az nazare man sooosk to in dastas....asan nemitooonam doosesh dashteh basham, :(bichareh, khosh be halesh ke to ya mazdak ya amsale shoma hastin ke doooseh dashteh bashin, va garna, tanhai degh mikard!
من که مهربونم به قول خودت چه جوری می تونم مخالفت باشم.....برای پسر دوستت 5 تا نمک می نذرم..به بابامم میگم دعا کنه براش.....ابجد هوز حطی کلمن سعفص قرشت ثخذ ضظغ
عدد اسم من با حروف ابجد می شه ۱۰۱۶ مال مهدیس می شه ۱۱۹
اگه حروف معادل با رقم یکان دهگان و صدگان اسمتو کنار هم بذاری و آخرش «وش» عربی (یا در فارسی و انگلیسی «اش») اضافه کنی میشه نام جن همزادت و اگر حروف معادل با اعداد صدگان دهگان و یکان اسمتو به «ئیل» عربی (یا در فارسی و انگلیسی «یل» با کسر «ی») بچسبونی نام فرشته همزادت بدست میاد.پس نام جن همزاد تو ویغوش و نام فرشته همزادت غیویل میشه. حالا هرجور که تلفظش برات راحت تره روی این حروف علامت بذار تا بتونی صداشون کنی... مثلا میتونی شیطانتو ویغاش یا وایاغاش (یا بطور مخفف وای) و فرشته تو غایاویل (غایا) صدا کنی. (شیطان مهدیس هم میشه طیقوش و فرشته اش میشه قیطیل)
آقا تحت تاثیر قرار گرفتم بد ! اصلآ من امشب تختم رو دادم به
چند تا سوسک رفتم براشون هم چلو کباب گرفتم بعدش هم
آیس پک تازه کنترل تلویزیون هم دستشونه دارن کیف می کنن
:) . ولی جدآ به نظر من باید از بعضی چیزها متفر و منزجر بود
دنیا همش با خوبی هیجان نداره و اصلآ نمی چرخه ! باور کن
مگه میشه جنگ نکرد. مگه میشه شکار نکرد.اصلآ آقا جدآ
شما مشکلت این سوسک هاست ! این همه کباب که تو
رگ می زنی نمی گی مال کدوم گوسفند بدبختی هست !
مرغ ها چی ها ؟!
توی قرآن اومده آدمها باید تو زندگیشون عمل صالح انجام بدن. صالح از ریشه صلح میاد یعنی عملی که جنگها و دشمنی ها رو از بین ببره...
صلح باارزشترین پدیده دنیاست برای همین امثال وین دایر میگن وقتی با تمام گوشه های هستی در صلح قرار بگیرین به غایت هدف زندگیتون رسیدین.
(این همسویی با جریان هستی در اوستا و دین زرتشت به عنوان عشاء نامیده شده که مهمترین هدف زندگی انسان در دنیاست...)
اتفاقا داشتن هیجان و شیطنت و... هم بخشی از جریان هستی هست اما شاید اگه جنگ ازش برداشته به هیجانی زلالتر و باحالتر بشه رسید.
راجع به گوسفند و مرغ و ... هم اوج نجنگیدن و دوستی با اونها رو من از سرخپوستها یاد گرفتم که وقتی یه حیوان رو شکار می کنن، مراسم تشکر از روحش رو بجا میارن بخاطر اینکه خودشو در اختیار اونها گذاشته تا با خورده شدن به جریان زیبای زندگیش ادامه بده!
ایوول!دستت درست!
:)
مرسی.از این به بعد ما ۵ نفریم من و کودک درونم و ۲ تا فرشته ها و خدام...
2 تا فرشته نه... یک فرشته و یک شیطون! گو اینکه شیطونت هم مثل فرشته ات آفریده شده تا نقاط ضعفتو برانگیزه تا ببینیشون و بتونی در روبرو شدن باهاشون داناتر بشی...
نهایت صلح و دوستی اینه که از شیطان و ارتشش ممنون باشیم و به واسطه لطفی که دارن در حقمون می کنن برای دعای خیر کنیم که خدا معنی شادی و خوشبختی رو بهشون نشون بده...
کی میدونه؟ شاید اون هم از نفرت و پوزخند و تمسخر و ترس خسته شده؟!...
خب سوسکه که می دونه می کوشیمش نیاد تو خونه کسی!
به خدا تو کوچه باشه هیچکس کاریش نداره
پس از کجا غذاشو گیر بیاره؟ شبها از سرما به کجا پناه ببره؟ یه حسی بهم میگه دنیا به اندازه کافی برای همه جا داره اما این ماییم که این موضوع یادمون میره چون نمیدونیم خدا کسی رو به هدف مزاحمت و موذیگری و دشمنی نیافریده...
این ماییم که یادمون میره با یه سیستم مکانیزه حمل زباله در تهران، پس کی به این گربه های ایرانی که نژادشون توی دنیا و ادبیات و تاریخ ایران اینقدر ارزش داره غذا بده؟...
طبیعت بد و خوب نداره... همه چیز سر جای خودشه!
طبیعت شناس ها میگن همونطور که کندن درختها و تبدیل جنگلها به کویر بده درختکاری در کویر و تبدیل کردنش به جنگل هم حسابی به زندگی گونه های گیاهی و حیوانیش آسیب میزنه!
من خودمم جوابی به این سئوال ندارم اما حداقل دلم میخواد ذهنم بسته نباشه که احساس کنم جواب درست رو میدونم! دلم میخواد توجه کنم به اطرافم... نه با نگاهی دانانمایانه و حق به جانب بلکه با چشمایی پرسشگر و جستجوگر...
.............................سوسک
آره دیدم. به خصوص تابستون امسال از وقتی که تو بابل خونه گرفتم. راست میگی درست مثل آدم ها فرار می کنه. یه شب که داشتم یکی از اون گنده هاشو می کشتم از ترس گریه کردم به دوستم زنگ زدم بیاد کمکم کنه. (بالاخره هم اون کشتش.)بیشتر به خاطر یادآوری بحثی که دو ماه قبل سرکلاس راجع به سوسک شده بود و همین طور کتاب « مسخ » کافکاگریه ام گرفته بود. هیچ وقت یادم نمیره. و هر وقت دیگه هم سوسک دیدم و ببینم یادش افتادم و می افتم.
این موجودات فرصت طلبند اگه بهشون رو بدی اونا مارو میکشن
یه بار منم حس مهربونی به حیوونا بهم دست داده بود یه زنبور اومده بود تو خونه گرفتمش آزاد کردم تو حیاط بعد چند دقیقه ای رفتم تو حیاط رو تاب نشستم که یه هویی جیغم رفت من آقا زنبورو نجات دادم نذاشتم داداشم بزنش اون پامو نیش زد و منم چون آلرژی داشتم کارم به بیمارستان کشیده شد پس تا اونا نکشتند تو باید اونا رو بکشی