شب بخیر کوچولوی دوست داشتنیم! فیلم سینمایی If Only رو دیدی؟
وای... عجب فیلم زیبائیه؟!!! حتما ببینش...
همه اونهایی که تنبلن و نمیتونن خودشونو مجبور به انجام کارهایی که باید(!) بکنن...
اونهایی که دم عید از سر وظیفه تلفن میزنن و چون وظیفهشونه به فامیلهاشون سر میزنن چون می ترسن به معرفتی متهم بشن...
اونهایی چون باید نماز بخونن(!)، نماز میخونن... چون باید تشکر کنن تشکر میکنن...
اونهایی که از ترس افتادن امتحانات درس میخونن و گرنه اگر مجبور نبودن عمرا نمیرفتن سراغ کتاب...
همه کسانی که دارن کاری رو میکنن که دوست ندارن چه از ترس روز مبادا و چه از ترس بیکار شدن و شبها فقط واسه اینکه توی خیابون نمونن میرن خونه...
اونهایی که با فامیلهاشون، همکارانشون یا دوستانشون سیاست بخرج میدن چون میترسن اگه همینجوری و صادقانه رفتار کنن سرشون کلاه بره...
اونهایی که می ترسن اونهایی که دوست دارن رو از دست بدن...
و همه اونهایی که صبح تا شب از سر وظیفه یا از سر ترس زندگی میکنن... که اگر آیندهیی براشون نمیبود مثلا میدونستن که هفته بعد بناست بمیرن دست از تمام کارهایی که تا امروز میکردن برمیداشتن و دیگه هیچ کاری نمیکردن این فیلمو ببینن...
تا ببینن میشه از سر عشق و شوق زندگی کرد...
فامیلها دو دستهاند: اونهایی که بهشون علاقمندیم و بهشون زنگ میزنیم... و اونهایی که باید بهشون زنگ بزنیم تا بدون پیشفرض و قضاوت بشناسیمشون تا بفهمیم واسه چیچیشون میشه دوستشون داشت... تا موضوع زیبایی برای ارتباط باهاشون پیدا کنیم!
میشه نمازو از سر شوق سرحال اومدن خوند... زیر شاخههای یه درخت پا برهنه روی علفها وقتی موقع سجده بوی علفها تو بینیات میپیچه و برگهاشون به نمایندگی از طرف دست خدا، صورتتو نوازش میکنن... روی تراس خونه جلوی چراغهای شهر،در حالی که عطر گلیخ یا هر اسانس محشر دیگهای تو بینیات پیچیده، یا بالای سقف خونه، زیر آسمون پر ستاره که آدمها و دغدغههاشون برات یه ذره شده... و هزار جای دیگه که میشه خدا رو دید و بوئید و حس کرد!
هزاران راه واسه کار کردن و پول درآوردن هست و هر کی بتونه یه جوری به مردم کمک کنه و نیازهاشونو برطرف کنه تا ناراحتیشون برطرف بشه و خوشحال بشن پول در خواهد آورد...
پس میتونیم جای اینکه دنبال پول بدویم...میتونیم دنبال راهی بگردیم که بتونیم آدمها رو خوشحال کنیم!...راهی که خودمون هم دوستش داشتهباشیم و فقط به امید پولش، درس نخونیم و کار نکنیم...
اتاق کسالتبار و تکراریمونو که مجبوریم هر شب پناه ببریم بهش رو میتونیم با یه شمع، یه عود، یه شاخه گل شببو، دو تا ماهی و یه موسیقی ملایم، دو سه تا پوستر بزرگ منظره، یکی از این رقص نورهایی که روشون، یه دسته نخ نایلون به شکل فیبر نوری دارن و از توشون جریانی از نورهای سه رنگ میگذره و هزار و یک چیز دیگه به یه جای متفاوت تبدیل کنیم...
اون چیزی که ترس رو از بین می بره شجاعت نیست، دوست داشتن و عشقه... نسبت به خودمون و دیگرون و کارهایی که می کنیم!
آدمهایی که میترسن سعی میکنن یه زندگی امن داشته باشن اما ترسی که ازش فرار میکنن همیشه دنبالشون خواهد کرد... ترس از دست دادن براشون وابستگی و عادت میاره...
اما آدمهایی که خودشون و بقیه رو دوست دارن انتخابهای زیبا میکنن برای همین یه زندگی زیبا میآفرینند...تکراری نمیشن و عادت نمیکنن... عشق میورزن... در همین زمان حال نه در آیندههای دوردست...
البته موقع زدن همه این حرفها، مراقب بودم که چیزی نگم که فیلم بیمزه بشه یا بتونی حدسش بزنی! حتما فیلمو ببین... شبت بخیر کوچولو...
(اگه سایر خوانندگان این پست هم نسخه سانسور نشده و زیرنویس فارسی)
(این فیلم رو میخوان بهم خبر بدن تا با هم قراری بذاریم و این فیلمو بدم بهشون)
خیلی زیاد نوشتی ولی برای این که دلت نشکنه همشو خوندم
موفق باشی
تمام حرف من تو این پست این بود که از ترس شکستن دل دیگران کاری نکن... اگر خودت ازش لذت نمی بری وقتتو تلف نکن چون نه سودی به تو می رسونه نه به طرفت!
متاسفانه این فیلم رو ندیدم.
یعنی راستش توی این ایام هیچ فیلمی رو از tv نمی بینم، خودت که می دونی چی از آب در می یاد، میشه یه فیلم با سناریو جدید...
خیلی حست زیباست و قابل ستایش
پایدار باشی دوست من و چون همیشه روح زیستن در تو جاری باد!!
" زری کوچیکه "
سلام استاد
عیدتون مبارک
یه آقائی میگه:
اگر اولم مثل آخرم باشد وای بر اول و آخرم.
راستی چقدر حال می ده در مورد کسی نظر بدی در حالی که اون نمیدونه تو کی هستی.
سلام
ما که ندیدیم..........
راستی یه چیزی بگم خیلی شیطون شدی ها!!! این طانا کار دستت نده!!